آخرین آرزوی یک شهید

آخرین آرزوی یک شهید

شهید حسن ترابی کنار همرزمانش در سنگر نشسته بود و با آن‌ها صحبت می‌کرد. ناگهان گفت:«بچه‌ها، دلم بدجوری هوایی شده…»

 

هم‌رزم‌هایش پرسیدند: «چی شده حسن؟»او با شور و دلتنگی پاسخ داد:«دلم هوای امام رضا (ع) را کرده… دلم برای گلدسته‌هایش تنگ شده، دلم برای سقاخانه‌اش، دلم برای پنجره فولادش…»

 

حرف‌هایش که تمام شد، از سنگر بیرون رفت و همان‌جا هدف خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید.

 

پیکرش را همرزمانش به معراج شهدای اهواز منتقل کردند و خبر به خانواده‌اش داده شد.

 

خانواده او در قم برایش حجله گرفتند و قرار شد روز دوشنبه پیکرش به شهرش فرستاده شود.

 

اما هرچه صبر کردند خبری نشد. وقتی پیگیری کردند، متوجه شدند که پیکر شهید به اشتباه به مشهد فرستاده شده بود…گفتم اشتباه نشده دلش هوای امام رضا رو کرده بود…