“بانیان آشوب” و بازندگان سیاست در پسا جنگ دنبال چه بودند؟
مرتضی مبلغ، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد اظهار کرده است: حین جنگ و تجاوز اسراییل به ایران و پس از آن، اجماعی بین مقامات ارشد کشور و حاکمان شکل گرفت که در کنار دفاع موثری که نیروهای نظامی ایران انجام دادند، وحدت و انسجام مردم (و اینکه وارد بازی دشمنان نشدند) فوقالعاده برای ایجاد بازدارندگی کشورمان مهم بود.
او میافزاید: به دنبال آن این ایده شکل گرفت که برای تقویت این انسجام لازم است تلاشهای جدی صورت گیرد. در ابتدا هم امیدواریهایی شکل گرفت که حاکمیت با توجه به شرایط مساعدی که ایجاد شده و درسهای از گذشته برای تقویت انسجام ملی به دنبال حرکتهایی در راستای تقویت انسجام ملی و افزایش رضایتمندی است.
مبلغ تصریح میکند: متاسفانه این جریان خیلی زود فراموش شد و شرایط مانند گذشته شد و به قول معروف سیستم به تنظیمات کارخانهای خود بازگشت. امروز حرکت جدی و اساسی و موثری به نفع مطالبات مردم مشاهده نمیشود. اینکه حاکمیت برنامهای را اجرایی کرده باشد که انسجامی که خودشان روی آن اجماع کرده بودند، محقق شود هنوز مشاهده نمیشود. مایه تاسف بسیار است که چرا از این فرصت طلایی به درستی استفاده نشد.
*در ابتدا باید پرده از شعبدهبازی مستتر در این اظهارات کنار زد و تصریح کرد که ایدهی منقول در کلام مبلغ که ادعا کرده مبتنی بر آن قرار بود حاکمیت در پساجنگ اقدامات خاصی را انجام دهد اساسا ایده نبود بلکه یک طرح مزوّرانه بود که در آشپزخانه “بانیان آشوب” و تنی چند از چپهای امنیتی و ستادی پخت و پز شده بود.
انگیزه این پخت و پز نیز جالب است!
آنها از این رو تقلا کردند ایده تغییر ریل را به ذهن حاکمیت و مردم القا کنند که جنگ ۱۲ روزه مشخص کرد اینان در رویکرد گفتمانی منتج به فتنه خود طی سالهای اخیر مبنی بر انفکاک مردم ایران و حاکمیت کشور از یکدیگر و ناراضی بودن مردم اشتباه کردهاند و مردم حامی ولایت فقیه و حاکمیت کشور هستند.
لذا اینان که در پساجنگ و با رؤیت حمایت مردم از حاکمیت در موضع عذرخواهی و توضیح چرایی اشتباه خود قرار گرفته بودند؛ به جای اتخاذ نجابت و تقوا اما طریقی دیگر برگزیدند و در جستجوی راهی برای فرار از عذرخواهی اینطور گفتند که حالا که مردم از حاکمیت دفاع کردهاند پس حاکمیت باید برخی اقدامات را انجام دهد!
آن اقدامات چه بود؟
خواستههای همیشگی و نسخههای نخنمای همان چپهای امنیتی و ستادی که سالها تقلا میکردند آنها را به نام مردم فاکتور کنند اما نمیتوانستند.
ماجرا از این قرار است و مرثیهخوانی مبلغ را باید در چارچوب سوگ او و دوستانش برای تن ندادن مردم و حاکمیت به این بازی مضحک ارزیابی کرد.