دردسر “سوپرانقلابی‌ها” برای سیاست و حاکمیت ایران

دردسر “سوپرانقلابی‌ها” برای سیاست و حاکمیت ایران

تندروهایی که کار غلط حمله به سفارت انگلیس را صورت دادند، برای وزارت خارجه یک “ماله قاب کرده” هدیه می‌فرستادند، بی‌ادبی و درشت‌گویی و گستاخی را باب کردند،‌ یار غار یک سخنران مدعی ارتباط با غیب شدند تا از پیروان بی‌ادب و هتاک او در فضای مجازی ارتزاق کنند و در نهایت نیز به عنوان یک جریان دشمن کارآمدی و ترور کننده نخبگان شناخته شدند.

عبدالحسین روح‌الأمینی، از نمایندگان اصولگرای تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه پیرامون فضای سیاسی برخی نمایندگان سوپرانقلابی در مجلس گفته است: متأسفانه بعضی‌ها با فحاشی، با تندخویی و با یاوه‌گویی به این حال خوب مردم، ضربه می‌زنند. من در بعضی جلسات داخلی دیده‌ام که برخی نمایندگان مدعی، طوری با رئیس قوه صحبت می‌کنند که ذهن نیروهای انقلابی و حزب‌الهی را مکدر می‌سازند؛ انگار دارند با دشمن خونی نظام حرف می‌زنند.

به گزارش جماران، او می‌افزاید: مثلا در مورد آقای دکتر پزشکیان؛ رهبری دارد درباره او شهادت می‌دهد که ایشان انسان صادقی است. ما با او در مجلس قبل زندگی کردیم، می‌دانیم آدم صادقی است…بعد نماینده در چشم او نگاه می‌کند می‌گوید دروغگو! این چه نماینده‌ای است؟ یا مثلا سال گذشته در هفته وحدت، بدون اطلاع قبلی، آقای پزشکیان به مجلس آمدند؛ چه کار خوبی. اما یکی از نمایندگان با تمسخر گفت: “تو مگه بیکاری؟ تو که دیگر نماینده نیستی، برای چی آمدی؟” این رفتارها واقعاً سخیف است.

روح‌الامینی با بیان اینکه به این افراد بارها تذکر داده‌ایم که دست از این رفتار بردارند، گفت: متأسفانه ما مانند ایشان (همان نمایندگان مذکور) تریبون‌دار و دنبال فالوور نیستیم؛ امر به معروف و نهی از منکر هم مراتبی دارد. حالا این رفتارها را به حساب انقلابی‌گری بگذاریم یا به‌اصطلاح “سوپر انقلابی بودن” یا فقط فالوور جمع کردن؟! پس مردم چه؟ انقلاب چه؟[۱]

*صحبت‌های دکتر روح‌الأمینی قبل از هرچیز باید سبب شرمندگی و آزرم حامیان سیاسی این قبیل افراد باشد.

افراد و تفکری که اگرچه روح‌الأمینی فقط یک نمایه مجلسی آنها را بیان کرد ولی می‌توان تاریخ رویکردهای آنها بویژه طی ۲۵ سال اخیر را در خیلی جاها مطالعه کرد و دید!

آنجا که در انتخابات سال ۸۴ به بهانه یک کت قهوه‌ای به قالیباف تاختند و او را اشرافی معرفی کردند و بعدا معلوم شد که این کت هدیه عماد مغنیه بوده است.

و در نتیجه همین افراطی‌گری‌ها نیز احمدی‌نژاد و دار و دسته انحرافی او را به مردم قالب کردند.

آنجا که رسما می‌نوشتند: “ما عاشق احمدی‌نژاد هستیم” و آنجا که در حمایت از یک نامزد بدون کارنامه در انتخابات؛ بیانیه‌ای را منتشر کردند و در زیر آن با کنایه امضای “۳۱۳ نفر” را نهادند.

تندروهایی که کار غلط حمله به سفارت انگلیس را صورت دادند، برای وزارت خارجه یک “ماله قاب کرده” هدیه می‌فرستادند، بی‌ادبی و درشت‌گویی و گستاخی را باب کردند،‌ یار غار یک سخنران مدعی ارتباط با غیب شدند تا از پیروان بی‌ادب و هتاک او در فضای مجازی ارتزاق کنند و در نهایت نیز به عنوان یک جریان دشمن کارآمدی و ترور کننده نخبگان شناخته شدند.

جریانی خطرناک که البته توسط رهبری معظم انقلاب نیز به صفت “سوپر انقلابی” ملقب شدند تا این داغ برای همیشه بر پیشانی‌هایشان حک شود و شناسه دائمی آنها باشد.

افرادی بدون یک سطر کارنامه اجرایی موفق که تنها جذابیت سیاست برای آنها نه خدمت به مردم و اسلام بلکه بلند حرف زدن، لایک گرفتن، عوامفریبی، فحاشی، با نیش و کنایه حرف زدن، بی‌تربیت بودن و دشمنی به هر قیمتی با کارآمدی و کارآمدان است.

سخنان روح‌الأمینی صرفا کف روی آب است و در اعماق این جریان لایه‌های بسیار خطرناک‌تری هم وجود دارد!

مع‌الوصف اما مسئولان ذیربط، نهادهای نظارتی و امنیتی و خواص کشور باید فکری بکنند و اگر دلی در گرو اسلام و انقلاب و ایران دارند راهکارهای ورود و منافذ ارتزاق این جماعت را مسدود کنند، در مقابل نقاط مورد حمله اینان حصار دفاعی بچینند و حرکتی عمومی را در تبعیت از رهبری برای رسواسازی اینان شکل دهند.

محروم شدن مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران از کارآمدی، لاغر سازی گفتمان انقلاب اسلامی و ترور و انزوای نخبگان تنها یکی از آفت‌های این جریان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *