دلسوزی برای همه به جز نخبگان!


آقای عارف باید بداند که بکارگیری مجدد مدیران و کارشناسان تعدیل یا بازنشسته شده؛ خنثیکننده مبحث مهم کوچک کردن دولت است، ثانیا به بودجههای کلان نیاز دارد و ثالثا هم ظلم در حق مردم و جوانان جایگزینی است که بودجههای یک سازمان باید صرف پیشرفت آنها شود.
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور طی سخنانی در مراسم گرامیداشت روز ملی آمار و برنامهریزی که در سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، با اشاره به اهمیت استفاده از دیدگاههای مدیران و کارشناسان سابق سازمان برنامه و بودجه گفت: شاید بهترین قدردانی از مدیران و کارشناسان سابق این باشد که بعد از پایان دوره خدمت، از فکر و تجربه آنها استفاده شود. شاید هم بدترین عقوبت، خانهنشینی یک کارشناس باشد. درخواست من این است که سازمان برنامه و بودجه یک اتاق فکر غیررسمی برای همفکری مدیران و کارشناسان سابق تشکیل دهد.
به گزارش جماران، او افزوده است: بسیاری از دستاوردها و جهشهای علمی در قرن ۲۰ و جهشهای فناوری در قرن ۲۱ حاصل همین همفکریها بوده است. ما هم در برنامهریزیها به تجربیات، نقطه نظرات و نقدهای جدی مدیران و کارشناسان سابق سازمان برنامه و بودجه نیازمندیم تا برنامههایی تهیه کنیم که در تحقق آنها موفق باشیم.
*با احترام ولی متأسفانه باید گفت این صحبتها نه تنها خلاف رویکرد مهم پزشکیان در کوچکسازی دولت است بلکه از ناآشنایی با مفهوم نخبگی و نخبگان حکمرانی نشأت میگیرد.
آقای عارف باید بداند که بکارگیری مجدد مدیران و کارشناسان تعدیل یا بازنشسته شده؛ خنثیکننده مبحث مهم کوچک کردن دولت است، ثانیا به بودجههای کلان نیاز دارد و ثالثا هم ظلم در حق مردم و جوانان جایگزینی است که بودجههای یک سازمان باید صرف پیشرفت آنها شود.
چه اینکه یک فرد بازنشسته باید سبک جدیدی از شغل و زندگی را تجربه کند نه اینکه همچنان به بند ناف بودجه دولتی متصل بماند زیرا بدین وسیله عملا فلسفه بازنشستگی و لزوم خالی شدن ردیفهای شغلی و فراغت بودجه برای بهکارگیری نیروهای جدیدتر و کارآمدتر زیر سؤال میرود. بماند که همواره در میان مستخدمین جدید میتوان مدیران و کارشناسان بهتری را پیدا کرد و این قاعده بروکراسی است.
در واقع عقوبت بدتر و سنگینتر، همین زیر سؤال رفتن فلسفه بازنشستگی و فدا شدن حق جوانان و بودجه کشور در راه دلسوزیهای نابجا برای مدیران و کارشناسان بازنشسته است.
در این بین اما باید مبحث “نخبگان” را جدا کرد.
“نخبه” در عرصه حکمرانی یعنی کسی که صاحب کارنامه بسیار خوب در حل مشکلات اجرایی است، استعدادهای منحصر به فردی دارد که در هیچ دانشگاه و انستیتویی نمیتوان آنها را آموخت و نیز اگر نباشد، نمیتوان بسیاری یا برخی از مشکلات را به آسانی حل کرد.
بدین قرار یک نخبه دارای تاریخ انقضا هم نیست همچنانکه عمر نخبگی او نیز با بازنشستگی تمام نمیشود.
لذاست که آقای عارف اگر دلسوز مسئله نخبگان و تجربیات مدیریتی هستند باید فکری به حال توجه به نخبگان، ارتقای شغلی آنها، ایجاد فرایند برای مراقبت همیشگی از آنها و استفاده مادامالعمر از آنها باشند.
گفتنیست متأسفانه در ستاد این دولت هم اثر چندانی از توجه به نخبگان عرصه حکمرانی دیده نمیشود و باز هم متأسفانه اینکه آقایان در این تصور هستند که نخبه یعنی کسی که در دانشگاه معدل بالایی به دست بیاورد و یا قصد مهاجرت داشته باشد!