مشاغل درمانی و پزشکی؛ سکوی ثروتمندی یا نیاز ملی!؟

مشاغل درمانی و پزشکی؛ سکوی ثروتمندی یا نیاز ملی!؟

ضمن اینکه در عقلانیت حکمرانی و علم اقتصاد می‌دانیم که یک کشور هم به کارگر نیاز دارد و هم به پزشک و سطح درآمد این دو باید متعادل و متناسب با یکدیگر باشد نه به صورتی که کارگر دچار مشقّت معیشتی شود و پزشک دچار رفاه‌زدگی بی‌حد و حصر!

سیدرضا رئیس‌کرمی، رئیس دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در مصاحبه با شفقنا گفته است: در سال‌های اخیر شاهد کاهش چشمگیر استقبال از رشته‌های تخصصی مانند طب اورژانس، بیهوشی، کودکان و عفونی هستیم. اگرچه دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به سایر دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور وضعیت بهتری دارد، اما این مسئله در نهایت گریبان‌گیر همه خواهد شد.

او می‌افزاید: وزارت بهداشت تلاش‌هایی برای افزایش انگیزه داوطلبان این رشته‌ها انجام داده و امتیازاتی را در نظر گرفته اما واقعیت این است که این اقدامات بیشتر جنبه مُسَکِّن دارند و نمی‌توانند مشکل اصلی را حل کنند. ما باید به دنبال راهکارهای اساسی‌تر و پایدارتر باشیم.

رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، اصلاح تعرفه‌های پزشکی و ایجاد ثبات شغلی را به عنوان دو راهکار اساسی برای حل این بحران برشمرد و گفت: تا زمانی که تعرفه‌های خدمات پزشکی در این رشته‌ها اصلاح نشود و پزشکان نتوانند از نظر مالی و شغلی، آینده‌ای مطمئن برای خود متصور شوند، این مشکل پابرجا خواهد ماند و حتی ممکن است تشدید شود.

رئیس‌کرمی با تاکید بر اینکه تعرفه‌های فعلی، پاسخگوی زحمات و مسئولیت‌های پزشکان متخصص در این رشته‌ها نیست، افزود: متاسفانه تعرفه‌های خدمات پزشکی به گونه‌ای است که پزشکان متخصص در رشته‌های ویزیت‌محور، درآمد کافی ندارند و همین امر انگیزه آنها را برای فعالیت در این رشته‌ها کاهش می‌دهد.

*گران کردن ویزیت پزشکان و تعرفه‌های پزشکی هرگز راه حل معقول و اقتصادی برای حل مشکل اقبال کم به رشته‌های درمانی و پزشکی نیست!

یک نکته مهم علمی و اقتصادی در تمام دنیا وجود دارد و آن اینکه هر شغلی سطح درآمدی خودش را دارد و هرکس تمایل به ثروت بیشتر دارد باید زحمت بیشتری بکشد و البته در کنار انجام وظیفه نسبت به جامعه و حاکمیت؛ مالیات بیشتری هم بپردازد.

البته و در پیوست این نکته نباید یک وجه مهم را نیز فراموش کرد و آن اینکه حکومت نیز وظیفه دارد در کنار واقعیت “سطح‌بندی درآمدها نسبت به شغل‌ها”؛ سطح معقول امنیت، خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج را برای همه فراهم کند.

بدین روال عدالت اقتصادی ایجاد می‌شود و ثروت هرکس نیز به اندازه تلاش و رده‌ی شغل اوست.

ضمن اینکه در عقلانیت حکمرانی و علم اقتصاد می‌دانیم که یک کشور هم به کارگر نیاز دارد و هم به پزشک و سطح درآمد این دو باید متعادل و متناسب با یکدیگر باشد نه به صورتی که کارگر دچار مشقّت معیشتی شود و پزشک دچار رفاه‌زدگی بی‌حد و حصر!

اما در اقتصاد ما و در ایران ما عملا نوعی تکینگی (حالت بیقاعدگی) رخ داده است.

این تکینگی در بخش پزشکی و درمان کشور به این صورت رخ‌نمون شده که مثلا مقولاتی مثل ویزیت‌های پرتکرار و بیقاعده برای پزشکان، واگذاری مشاغل پرزحمت پرستاری به شرکت‌های خصوصی، الزام پر درآمد بودن پزشکان و لوکس بودن مشاغل کادر درمان، هوس‌انگیز بودن مشاغل درمانی و پزشکی برای افرادی که می‌خواهند ثروتمند شوند و… تبدیل به یک عادت روتین شده و این در حالی است که در خارج از کشور هرگز چنین مقولات و تصوراتی رواج ندارد.

جالب آنکه بسیاری از پزشکان پس از مهاجرت درمی‌یابند که دیگر مثل ایران نمی‌توانند درآمد کسب کنند و یا پرستارانی که مهاجرت می‌کنند به ناگاه با حجم عظیم وظایف سختی مواجه می‌شوند که هرگز –و البته به غلط- در ایران موظف به انجام آن نبوده‌اند!

نسخه اقتصاد برای این بیماری و این تکینگی اما بازگشت درآمد پزشکان به سطح معقول جامعه، زدودن تصور لوکس بودن شغل و درآمد از مشاغل پزشکی و درمانی –و بسیاری مشاغل دیگر-، یادآوری وضعیت شغلی کادرهای درمان در کشورهای دیگر و سوق دادن افرادی که برای درآمد بیشتر و بیزینس وارد تحصیلات پزشکی و درمانی می‌شوند به سمت “بخش خصوصی” است.

با رعایت معقولات پیش‌گفته اگرچه مشکل کمبودی که رئیس محترم دانشگاه علوم پزشکی به آن اشاره کرده‌اند در کوتاه مدت به سختی و حتی شاید با واردات نیروی کار مرتفع شود اما آینده روشنی در پیش رو قرار خواهد گرفت، تصور لوکس بودن و لزوم ثروتمندی پزشکان و مشاغل درمانی رفع خواهد شد و از چند سال بعد نسلی از جوانان وارد مشاغل درمانی و تحصیلات پزشکی می‌شوند که همچون تمام کشورها و اقتصادهای پیشرفته دنیا صرفا علاقمند هستند و به دنبال ثروتمند شدن یا بیزنیس از طریق پزشکی نیستند. (پر واضح آنکه در میان داوطلبان فعلی هم از این قبیل علاقمندان زیاد هستند و منظور ما اشاره به یک تفکر غلط رایج است)

همه ما باید بدانیم که راه پولدار شدن و ثروتمندی در یک اقتصاد معقول هرگز از طریق امکانات حکومتی برای مردم و یا تسهیلاتی که حاکمیت برای تحصیل در اختیار عموم قرار می‌دهد و یا مشاغلی که حکومت به آنها نیاز دارد، نیست و نباید باشد.

در واقع در اقتصادهای پیشرفته؛ هرکس که تمنای کار بدون زحمت و درآمد کلان را دارد فقط باید وارد بخش خصوصی شود و در صورتی که استعداد ثروتمند شدن را داشت، ‌ به ثروت برسد.

مشاغل پزشکی و درمانی یک نیاز اقتصادی، ملی و حکومتی هستند نه پله‌ای برای ثروتمند شدن و انجام کارهای بدون زحمت!