منحرفان شیعه؛ از حجتیه تا آخوندهای تکفیری و آن سخنران عجیب


چند سال قبل بود که آیتالله رشاد، از استادان حوزه طی سخنانی گفته بود در تهران جلساتی تشکیل میشود و حضّار، شهید مطهری را بواسطه رویکرد عقلانی و فلسفیاش نفرین میکنند!
رسول منتجبنیا، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا به خاطرهای از یک جلسه با حجتالاسلام یونسی، وزیر اسبق اطلاعات اشاره کرده است.
او در این نقل میگوید: زمانی آقای یونسی که در دوره آقای خاتمی وزیر اطلاعات بودند، در یک جلسه خصوصی گفته بودند که انجمن حجتیه در گذشته بیشتر بر مقابله و مبارزه با بهاییها تمرکز داشت، اما مدتی است که تلاشهایشان به سمت ایجاد اختلاف بین مسلمانان تغییر کرده است و آنها سعی میکنند بین شیعه و سنی تفرقه ایجاد کنند. به یاد دارم که آن زمان ایشان میگفتند که نیروهای وزارت اطلاعات دهها هزار کتاب و جزوه از این انجمن کشف کردند که علیه بزرگان اهل سنت نوشته شده بود و هدفشان پخش این مطالب در میان برادران اهل سنت و تحریک آنها علیه شیعیان بود.[۳]
*انحراف عقیدتی همیشه خطرناک است. خاصّه اگر در میان کسانی با اعتقاد تشیّع بروز کند.
تکلیف انجمن حجتیه که روشن است.
لکن باید این هشدار را مطرح کرد که هماکنون نیز کسانی هستند که در لباس و ظاهر دین اما مشغول تکفیر عقلانیت، اختلافافکنی و انجام رسالت نهایی منحرفان یعنی ترور و حمله علیه نخبگان هستند.
چند سال قبل بود که آیتالله رشاد، از استادان حوزه طی سخنانی گفته بود در تهران جلساتی تشکیل میشود و حضّار، شهید مطهری را بواسطه رویکرد عقلانی و فلسفیاش نفرین میکنند!
همچنین است که برخی متظاهر به لباس روحانیت نیز در فضای مجازی فعالیت دارند که کارشان تکفیر کسانی است که اقدام به خوانشهای تاریخی و بیان عبرتهای صدر اسلام میکنند. گزارشهایی وجود دارد که افرادی از اینان حتی اقدام به تهدید سوژههای خود هم کردهاند.
همچنین است که مثلا یک “صدا” از یکی از روحانیون منتشر شده است که فرد مذکور طی آن به مولوی میتازد و کتاب او را نجس عنوان میکند.
یا همینطور یک سخنران را میشناسیم که رسما ادعای ارتباط با امام زمان کرده است و پیروان او که در فضای مجازی به هتاکی مشهورند به بهانههایی مثل عید غدیر شروع به طعنه به سایرین میکنند.
دقت شود که سرریز این قبیل انحرافات عقیدتی که جملگی رهزن عقل هستند؛ به سیاست وارد میشود و مثلا اینکه میبینیم عدهای عدالتخواه تندرو در کشور هستند که کارشان ترور شخصیت نخبگان، فحاشی و حتی آرزوی مرگ برای برخی بزرگان کشور است؛ نتیجه همین انحرافات عقیدتی است.
در ماجرای سرریز انحرافات عقیدتی به سیاست البته باید همیشه تجربه تلخ “گروهک فرقان” در صدر انقلاب را مد نظر داشت و مراقب اعقاب آنها یعنی نئوفرقانیها بود.
اگرچه باید پذیرفت که “برخورد امنیتی با انحرافات عقیدتی” همیشه نمیتواند یک امر آشکار باشد لکن انتظار این است که دستگاه امنیتی و قضایی و خاصّه حوزههای علمیه کشورمان نسبت به انحرافات پیشگفته موضع سخت علنی داشته باشند و تکفیریهای شیعه و تهدیدگران علنی را علنا مورد برخورد قرار دهند. چه اینکه به این واسطه، منحرفان دیگر نخواهند توانست در پس نام بلند حوزه، روحانیت و مهدویت سنگر بگیرند.
بدیهیست که این قبیل جریانات میتوانند به مثابه خوره و موریانه در جان درخت تنومند انقلاب اسلامی و ایدئولوژیهای عقلانی آن عمل کنند و ای بسا موجب پوکی گفتمان انقلاب هم بشوند.
*تصویر این اپیزود مربوط به معدومین گروهک فرقان است که با مدعای عدالتخواهی دست به ترور بزرگان انقلاب زدند