منطق ایرانی یعنی نه مذاکرهکننده از جنگ بترسد و نه جنگجو از مذاکره


این صنعت توسط دانشمندان ایرانی و با فناوریهای داخلی پایهگذاری شده و دانش آن قائم به فرد یا محدود به افراد خاصی نیست؛ از اینرو ترور چند تن از دانشمندان عزیز ما نمیتواند روند پیشرفت و توسعه این صنعت را متوقف سازد.
محمود واعظی، از مقامات ستادی دولت روحانی و قائم مقام حزب اعتدال و توسعه اخیرا در یک مصاحبه گفته است:
“تجربه مذاکرات و واکنشهای موثر ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و نیز پاسخ به حملات آمریکا در پایگاه العدید، نشان داد که ملت و دولت ایران در مواضع خود قاطع، منطقی و استوارند.“
به روایت خبرآنلاین، او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود بیان میکند: آنچه آمریکا حسب تحریک رژیم صهیونیستی دنبال میکند، شاید بتواند موقتاً برخی فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را با تأخیر مواجه سازد، اما هرگز به توقف یا نابودی آن منجر نخواهد شد. گستره و عمق فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران بهگونهای است که حذف آن از ساختار علمی و صنعتی کشور عملا امکانپذیر نیست؛ نکتهای که نهتنها از سوی مسئولان ایرانی، بلکه از زبان رؤسای فعلی و پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
واعظی میافزاید: این صنعت توسط دانشمندان ایرانی و با فناوریهای داخلی پایهگذاری شده و دانش آن قائم به فرد یا محدود به افراد خاصی نیست؛ از اینرو ترور چند تن از دانشمندان عزیز ما نمیتواند روند پیشرفت و توسعه این صنعت را متوقف سازد.
*سخنان واعظی در بحث بومی بودن و غیر قابل محو بودن صنعت اتمی ایران یک دقت کارشناسی است که همواره باید در ساحت افکار عمومی مورد ماساژ و توجه باشد.
لکن در اشاره به بخش نخست صحبتهای واعظی باید به مفهومی به نام “تجربه انباشته” و اهمیت آن اشاره کرد.
تجربه انباشته که یکی از اصلیترین منصههای بروز و کاربرد آن در حاکمیت و حکمرانی است؛ به درسها و عبرتهایی گفته میشود که از پی حوادث مختلف و تواتر اتفاقات، در حافظه تاریخی یک ملت و حکمرانان آن ثبت و ضبط میشود.
و حکمرانی پیشرفته و مردمان متمدن کسانی هستند که از این تجربیات و عبرتها درست بگیرند و آنها را بهکار ببندند وگرنه یک کتاب هرچند مفید اما اگر خوانده نشود و فقط در طبقات یک کتابخانه باقی بماند هرگز اثرگذار نخواهد بود.
بدین قرار سخنان واعظی از یک اهمیت ویژه برخوردار است. زیرا او یکی از مقامات اصلی دولتی بود که پروژه مذاکره را در دستور کار داشت و فکر میکرد که با مذاکره میتوان تحریمها را لغو کند.
اکنون میبینیم که واعظی از گزینه منطق سخن میگوید و مذاکره و قدرت موشکی ایران را تماما در پارادایم منطق و قاطعیت ایرانی ارزیابی میکند.
اگرچه عدهای به غلط در سیاست ایران هستند که در هر قضیهای صرفا به دنبال مقصر میگردند و فهم و تأکیدی درباره عبرت یافتن ندارند لکن باید اذعان کرد که صحبتهای واعظی بسیار مغتنم است و باید از آنها سود برد.
یعنی اگر یک ذهن آگاه و تاریخخوان؛ حوادث یک و نیم دهه اخیر ایران را بخواند و سپس شنوای سخنان واعظی –به عنوان یک عنصر ستادی دولت روحانی- شود آنگاه میتواند دریابد که حکمران اصولی و اسلامی همواره باید بر طریق منطق باشد.
و طبعا اقتضای منطق گاهی مذاکره است و گاهی جنگ. به شرط حصول “پیشرفت ایران از مسیر اسلام” و البته بدین روال که نه مذاکرهکننده از جنگ بترسد و نه فرمانده نظامی مخالف مذاکره باشد.
این یک پارادایم اصولی است که مجددا تأکید میشود در مسیر آن حتما بایستی از “تجربیات انباشته” بهره جست.