نگاه رحمانی اسلام به مسئله زن

نگاه رحمانی اسلام به مسئله زن

انقلاب اسلامی ایران در حقیقت خود یک رویش و دگرگونی غیرقابل انکار به همراه داشت و آن، این بود که توانست همه مفاهیم قبل از خود را تغییری اساسی بدهد. یکی از این مفاهیم مسئله «زن» و نوع نگاه به آن بود. انقلاب اسلامی توانست زن را هویتی تازه ببخشد، هویتی که پیش از آن قلب ماهیت شده بود و نمی‌توانست زن را به هدف غایی خود برساند. متاسفانه همه مظاهر رژیم طاغوت که علی‌الظاهر رنگ و بویی ملی داشت، علیه زنان جامعه بود.

الگوی سوم زن مسلمان

زن ایرانی انقلابی در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در واقع زن «نه شرقی، نه غربی» است؛ زنی که نه شاخه در غرب دارد و نه از شرق ریشه می‌گیرد؛ نه زن سترون و ایستای شرقی و نه زن بی‌هویت و یک بعدی غربی است؛ بلکه زنی است که به خاستگاه اصلی خود، به فرهنگ غنی ملی و آموزه‌های متغن دینی بازگشته است. زن ایرانی انقلابی یعنی همان زن «نه شرقی، نه غربی»، زنی متعالی و متمدنی است که باید الگوی شرق و غرب باشد نه آنکه می‌تواند باشد. اگر این زن با این مختصات و مقیاس انسانی که دیگر تک ساحتی نیست و واجد زوایا و ابعاد متعددی است در فضای انقلاب اسلامی امکان وجود دارد، چرا نباید برای زنان دنیا الگو باشد؟ و چرا باید هنوز از غرب به انحطاط رسیده در حال احتضار الگو بگیرد؟

نوشتاری که در ادامه قسمت بیستم آن را می‌خوانید حدود زن «زن نه شرقی، نه غربی» را در اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی مشخص و ابعاد و ویژگی آن را ترسیم می‌کند. مطالعه این سطور کمکی است برای تربیت دخترانی که باید در گام دوم انقلاب اسلامی زنانی باشند تحول آفرین، اثرگذار و پیشرو.

هجوم همه جانبه غرب علیه حجاب

«تمام دنیای غرب و مطبوعات آنها و این نویسندگان قلم‌به‌مزد و عامل سرمایه‌داران و صهیونیست‌های بزرگ جهانی، دست به دست هم دادند تا مسأله حجاب را مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دهند [اما]علی‌رغم تبلیغات آنها، ایران اسلامی و زن مسلمان، پایبندی خود را به مسأله حجاب و حیثیت اسلامی زن مسلمان و آموزش اسلام در مورد زن، با قدرت و قاطعیت و روح اعتماد و اطمینان به خود حفظ کرد و امروز دنیای غرب است که تدریجا به سمت حجاب اسلامی متمایل می‌شود.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان سراسر کشور ۲۶ دی ۱۳۶۸

زن کالایی در دست سوداگران مدعیان حقوق زن

«موضوع زن دستمایه‌ای در دست سوداگران همه ارزش‌های انسانی شده است. در دنیا و در رسانه‌های جمعی عالم، در طول سال‌های متمادی، کسانی که نه برای زن، نه برای جنس انسان و نه برای کرامت‌های انسانی، جز در محاسبه با پول ارزشی قائل نیستند که متاسفانه در تمدن کنونی مغرب، نقش مهمی را در همه عرصه‌ها ایفا می‌کنند مسأله زن را هم برای خودشان در میدان‌های مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگری درآوردند؛ روی آن بحث می‌کنند، فرهنگ‌سازی می‌کنند، تبلیغ می‌کنند و ذهن‌های مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهی یک وسوسه و گمراهی بزرگ قرار می‌دهند. در چنین شرایطی، جا دارد زن مسلمان با تأمل در مفاهیم اسلامی و ارزشگذاری‌های اسلامی و با دقت در خطوطی که در نظام اسلامی برای پیشرفت زنان و مردان پیش‌بینی شده است، هویت خود را بازیابی کند و قامت رسای استدلال را در مقابل سفسطه‌ها و وسوسه‌های عوامل صهیونیسم و سرمایه‌گذاری و زراندوزی به نمایش درآورد.

اسلام در مقابل جاهلیتی که به زن ظلم می‌کرد، ایستادگی کرد؛ هم در میدان معنویت و فکر و ارزش‌های انسانی، هم در میدان حضور سیاسی و هم از همه بالاتر در عرصه خانواده. زن و مرد، ناگزیر اجتماع کوچکی به نام خانواده دارند که اگر در جامعه‌ای ارزش‌گذاری درست صورت نگیرد، اولین نقطه‌ای که به زن ستم می‌شود، داخل خانواده است. در هر سه عرصه، اسلام ارزش‌گذاری کرده است.

در زمینه مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفت‌ها هستند. این بت مردگرایی را که در جاهلیت‌ها همیشه به وسیله مردان و حتی به وسیله زنان پرستیده می‌شد، اسلام در این آیات می‌شکند. در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسأله زنده معرفی می‌کند. در دنیای غرب که این همه مدعی دفاع از حقوق زنان هستند تا دهه‌های اول این قرنی که تمام شد، زنان نه فقط حق‌ّ رأی نداشتند، نه فقط حق‌ّ گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حق مالکیت هم نداشتند. یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود؛ اموال او در اختیار شوهر بود! در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در این عرصه‌های اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است. غربی‌ها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقب.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان ۳۰ شهریور ۱۳۷۹

خشت کج غرب

«غربی‌ها درباره جنس زن باید پاسخ‌گو باشند؛ چون آنها به زن خیانت کردند. تمدن غربی به زن هیچ نداده است. اگر پیشرفت علمی، سیاسی و فکرای هم در زنان دیده می‌شود، مال خود زن‌هاست. در هر کشوری چنین پیشزفت‌هایی نصیب زنان شود که در ایران اسلامی و در کشور‌های دیگر هم شده است مال خود زن‌هاست. آنچه که غربی‌ها به آن دامن زدند و تمدن غربی پایه‌گذار خشت کج و بنای کجش بود، بی‌بندوباری و ابتذال زنانه است. زن را به ابتذال کشانده‌اند و داخل خانواده او را هم اصلاح نکرده‌اند. مکرر در مطبوعات آمریکایی و اروپایی، میزان بالای زن‌آزاری‌ها و شکنجه‌ها و بی‌مهری‌ها منتشر شده است.

فرهنگ غربی در مورد زن و بی‌بندوباری و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق، موجب شده است که بنیان خانواده، سست و متزلزل شود و خیانت زن و مرد به یکدیگر، در داخل خانواده چندان مهم شمرده نشود. این گناه نیست؟ این خیانت به جنس زن نیست؟ با این فرهنگ، از همه دنیا هم طلبکارند؛ در حالی که باید بدهکار باشند! فرهنگ غربی در مورد زنان باید در موضع مدافع قرار گیرد؛ باید از خودش دفاع کند؛ باید توضیح بدهد؛ اما غلبه و سلطه سرمایه‌داری و رسانه‌های مستکبر جبار غربی قضیه را به عکس می‌کنند؛ آنها می‌شوند طلبکار؛ آنها می‌شوند مدافع حقوق زن به قول خودشان و به اصطلاح خودشان! در حالی که چنین چیزی نیست. البته در بین غربی‌ها هم مسلما متفکرانی، فلاسفه‌ای و انسان‌های صادق و صالحی هستند که صادقانه فکر می‌کنند و حرف می‌زنند. آنچه که من می‌گویم، گرایش عمومی فرهنگ و تمدن غربی به زیان زن و علیه زن است.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان ۳۰ شهریور ۱۳۷۹

باید نگاه به مسئله زن را تغییر دهیم

«اگر ما می‌خواهیم درباره مسئله زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهن‌مان را از حرف‌های کلیشه‌ای فرآورده غربی‌ها به کلی خالی کنیم. غربی‌ها نسبت به مسئله زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراه‌کننده و مهلک خودشان را به‌صورت سکه رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسی هم که خلاف نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتی وسیع آنها هوچی‌گری می‌کند، مجال حرف زدن هم به کسی نمی‌دهد. اگر می‌خواهید درباره مسئله زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیات و الزامات اساسی آن همراه کنید و در بلندمدت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهن‌تان را از تفکرات غربی در مورد زن تخلیه کنید.

مرجعیت آن افکار را به کلی رد کنیم. افکار غربی‌ها، نظرات غربی‌ها، در زمینه مسئله زن مطلقا نمی‌تواند مایه سعادت و هدایت جامعه بشری باشد. اولا تفکرات آنها، تفکراتی است مبتنی بر معرفت‌شناسی مادی و غیرالهی، که این خودش یک غلطی است. هر دستگاه علمی و فکری که بر پایه معرفت مادی و اعتقاد مادی باشد، طبعا غلط است. نگاه به حقایق آفرینش را بایستی با نگاه معرفت‌شناسی الهی، با اعتقاد به‌وجود خدا، با اعتقاد به قدرت خدا و حضور الهی و ربوبیت الهی شناخت و فهمید و دنبال کرد. پس پایه و ریشه و اساس تفکرات غربی‌ها، چون مادی است، غلط است. در رویکرد غربی به مسئله زن یک نگاه کاسب‌گرانه و مادی و اقتصادی دخالت داشته است.

یعنی در اروپایی که زن حق مالکیت نداشت و مایملک زن متعلق به مرد و شوهرش بود، و حق تصرف در مایملک خود نداشت یا از وقتی که دموکراسی در غرب راه افتاده بود زن حق رأی دادن نداشت، در یک چنین دنیایی ناگهان مسئله انقلاب صنعتی و کارخانجات و حضور مؤثر شاغل زن در کارخانجات با خرج کمتر برای سرمایه‌دار‌ها مطرح شد. آن‌وقت آمدند برای زن حق مالکیت قائل شدند، برای اینکه بتوانند او را به کارخانه بکشانند، به او مزد کمتری بدهند، و طبعا آمدن او به میدان اشتغال الزامات خودش را داشت و دنباله‌های خودش را تا امروز داشت؛ بنابراین علاوه بر اینکه نگاه به زن یک نگاه غیرالهی و مادی است، اساسا سیاست‌هایی که بر اساس آنها، وضعیت کنونی در اروپا عمدتا و در دنیای غرب پیش آمده است، با یک نگاه کاسب‌کارانه و مادی و اقتصادی همراه بوده.

یک جهت دیگر در اینکه ما بایستی از نگاه غربی در مسئله زن پرهیز کنیم، این است: در نگاه غربی زن وسیله‌ای برای اطفای شهوت است؛ این غیر قابل کتمان است. این را اگر کسی ادعا بکند ممکن است کسانی جنجال کنند که نه آقا این‌جور نیست؛ لیکن زندگی آنها را که انسان نگاه می‌کند، اساسا این نگاه حاکم است. در محیط اجتماعی هرچه زن پوشش کمتری داشته باشد، مطلوب‌تر است. در مورد مرد این حرف را نمی‌زنند؛ در مهمانی رسمی، مرد بایستی با لباس کامل، پاپیون زده و کت و شلوار پوشیده و احیانا لباس رسمی وارد بشود؛ اما خانم‌ها در این مهمانی‌های رسمی بایستی به شکل دیگری ظاهر بشوند؛ این جز برای اینکه چشم هرزه هوس‌آلود مرد بهره‌مند بشود، هیچ فلسفه دیگری و حکمت دیگری ندارد؛ امروز در دنیای غرب این‌جوری است و عملا بزرگ‌ترین ظلمی که امروز در دنیای غرب به زنان می‌شود، از این قبیل است.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۳۰ فروردین ۱۳۹۳

برداشت غلط از تساوی زن و مرد

«مسئله اختلاط زن و مرد که اسمش را گذاشتند تساوی که متأسفانه تساوی نیست، اختلاط زن و مرد است؛ اختلاط مضر و بشدت زهرآگینی است که وجود دارد و امروز جوامع را و بیشتر از همه هم خود جوامع غربی را مبتلا کرده و حالا اندیشمندان‌شان فهمیده‌اند که این مسیر یک مسیری است که اصلا پایان ندارد؛ یعنی همین‌طور [این]حرکت ادامه دارد و سیری ناپذیرى طبع انسانی این حرکت انحرافی را تا ناکجاآباد خواهد برد یکی از اصول خودشان می‌دانند؛ اگر قبول نداشته باشید، شما را طرد می‌کنند، رد می‌کنند، مذمت می‌کنند؛ یعنی آنها بیشتر از ما، متعصبانه‌تر از ما پای بندند به یک چیز‌هایی که غیر معقول است. یا از این قبیل کارها، این بالماسکه‌هایی که در کشور‌های غربی معمول است که چقدر هم فجایع حاصل می‌شود. غرض، آنها بیشتر از ما متعصب هستند، بدتر از ما لجاجت می‌کنند بر سر ارزش‌های فرهنگی خودشان که در واقع ضد ارزش هم هست. ما چرا بر سر فرهنگ خودمان پافشاری نکنیم؟»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

بدفهمی غرب نسبت به حقوق زنان

«درباره مسئله زن در جامعه، اساس مشکل، دو چیز است؛ دو نقطه اساسی است که اگر درباره این دو نقطه بشود فکری کرد، طرحی نو در انداخت و کار پیگیر و مستمری انجام داد، می‌توان امیدوار بود که در طول زمان آن چیزی که امروز می‌توان آن را بحران مسئله زن در دنیا دانست، حل شود. آن دو چیز، یکی عبارت است از نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه زن و شأن زن در جامعه؛ که این نگاه و این بدفهمی از غرب شروع شده و خیلی هم قدیمی و ریشه‌دار نیست. آن کسانی که مدعی شدند که در پروتکل‌های اندیشمندان صهیونیست این مسئله وجود داشته، می‌شود حدس زد که این، خلاف واقع نیست. یعنی اگر نگاه کنیم، می‌بینیم این نگاه غلط، این کج‌فهمی و بدفهمی در زمینه شأن زن در جامعه، شاید در حدود صد سال، صد و پنجاه سال بیشتر در غرب سابقه ندارد و از غرب سرریز شده است به جوامع دیگر، از جمله جوامع اسلامی. این یک نقطه است.

نقطه دوم که اساس مشکل است، بد فهمیدن مسئله خانواده و بد عمل کردن در رفتار‌های داخل خانواده است. این دو تا مشکل است که به نظر ما بحران مسئله زن را به وجود آورده. شاید تعبیر «بحران زن»، تعبیر تعجب‌آوری باشد. امروز مسئله بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژی، بحران گرم شدن زمین، به عنوان مسائل اصلی بشریت مطرح می‌شود؛ اما هیچ‌کدام از اینها مسائل اصلی بشریت نیست. بیشتر آن چیز‌هایی که مشکلات اصلی بشریت است، برمی‌گردد به مسائلی که ارتباط پیدا می‌کند با معنویت انسان، با اخلاق انسان، با رفتار اجتماعی انسان‌ها با یکدیگر که یکی از آنها مسئله زن و مرد، جایگاه زن، مسئله زن و شأن زن در جامعه است که این حقیقتا یک بحران است، منتها به رو نمی‌آورند، مطرح نمی‌کنند و سیاست‌های مسلط در دنیا به صرفه خودشان نمی‌دانند و شاید برخلاف راهبرد‌های اصلی خودشان می‎دانند که این مسئله را مطرح کنند.

در مورد مسئله اول، که جایگاه زن در زندگی و در جامعه است اشکال اینجاست که یک نامعادله‌ای را بتدریج به وجود آورده‌اند؛ یک طرف ذی‌نفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کرده‌اند. طرف ذی‌نفع مرد است، طرف مورد انتفاع عبارت است از زن. این به طور آرام، با تدریج، با شیوه‌های گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول ده‌ها سال در جوامع غربی در درجه اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را این جوری معرفی کردند، زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد؛ لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیت‌های جنسیِ خودش چیزی را ارائه بدهد.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱ خرداد ۱۳۹۰

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *