پلتفرم عربی – عبری در سودان در حال جنایت است

پلتفرم عربی – عبری در سودان در حال جنایت است

غرب سودان همچون غزه در مسیر تحقق منافع غرب می‌سوزد و دموکراسی وعده‌داده‌شده به سودان، به توحشی عریان ختم شده است. لیدرهای اردوکشی خیابانی کشور را به آشوب کشیدند و بعد به خانه‌های غربی خود بازگشتند.

سودان پس از سقوط حکومت ۳۰ساله عمرالبشیر از طریق کودتای ارتش و اردوکشی خیابانی زنان فمینیست قرار بود دموکراسی را تجربه کند. اکنون اما همه حق رأیی که برای مردم سودان به رسمیت شناخته می‌شود، انتخاب نحوه مرگ است. براندازی به‌دلخواه غرب و با شعارهای آزادی سیاسی، برای سودان چندپارگی، هرج‌ومرج و کشتار دسته‌جمعی به ارمغان آورد و از شعارهای دموکراسی برای آن مردم مرگ آفریده شد. به نظر می‌رسد برای فهم آنکه دولت خارجی برای ملتی دیگر دل نمی‌سوزاند، زمان برای مردم سودان خیلی دیر شده باشد. در سودان چه خبر است؟ خلاصه‌اش این است که برای بسیاری از مردم در مناطق محاصره شده، راهی جز مردن نیست؛ چه با گلوله و اعدام‌های جمعی غیرقضایی، چه با گرسنگی، چه یا بیماری‌هایی که راهی برای درمان ندارند و چه انواع شکنجه‌های دیگر؛ درهرحال انتهای مسیر مرگ است. مرگی گروهی، کشتار دسته‌جمعی، قتل‌عام غیرنظامیان غیرمسلح.

وسایل ارتباطی در مناطق مورد محاصره قطع است و به همین دلیل تصاویر چندانی از آنجا مخابره نمی‌شود. اما کسانی که به نحوی توانسته‌اند بگریزند، با کلام خود تصاویری را توصیف می‌کنند که برای بیان توحشی که در آنجا در جریان است، کفایت می‌کند. یکی از کسانی که از شهر فاشر سودان فرار کرده است، در گفت‌وگو با خبرنگار العربی الجدید می‌گوید که: «مردم در شهر الفاشر با انواع شکنجه، گرسنگی، ظلم و کشتار مواجهند. تروریست‌ها حتی دام‌ها و گوسفندان را هم کشتند، درختان را سوزاندند و هر آنچه را مردم داشتند، نابود کردند و مانع از خروج آن‌ها از شهر می‌شوند.»

تروریست‌های خائن

تروریست‌ها چه کسانی هستند؟ شبه‌نظامیان مسلحی موسوم به نیروهای واکنش سریع هستند که تحت حمایت سیاسی و مالی دولت امارات قرار دارند. آن‌ها پیش‌ازاین توسط دولت سودان اداره می‌شدند و به‌رسمیت‌شناختن آن‌ها و قدرت‌گرفتن بیشترشان در زمان عمر البشیر اتفاق افتاد، اما در جریان کودتای ارتش علیه البشیر، آن‌ها چنان ماری در آستین علیه عمر البشیر با ارتش متحد شدند. در جریان تنش‌های داخلی یمن هم آن‌ها در مقابل انصارالله یمن و در حمایت از نیروهای طرف‌دار منصور هادی نقش‌آفرینی کردند.

توحش و خیانت را می‌توان دو خوی اصلی این گروه دانست. نه به البشیر وفادار ماندند و نه به مردم سودان و نه به همان ارتشی که برای کودتا با آن همراه شده بودند. این‌گونه آنان فقط می‌کشند و پیش ‌می‌روند. جدال بر سر قدرتی که پس از کودتا به دست نظامیان افتاده بود، سودان را از یک ثبات نسبی به جنگی داخلی رساند که ثمره آن مرگ صدها انسان غیرمسلح و بی‌گناه است. دلیل اصلی اختلاف و جدال کودتاچیان آن بود که چه کسی باید کشور را اداره کند. الفاشر مرکز استان دارفور شمالی در غرب سودان پس از ۱۸ ماه محاصره از سوی شبه‌نظامیان مسلح، روز یکشنبه سقوط کرد و این سقوط آغاز رقم‌خوردن جنایت جنگی در این شهر شد. در طول محاصره هم وضعیت این شهر بحرانی بود و نهادهای بین‌المللی و دولت‌های غربی ۱۸ ماه فرصت داشتند تا این محاصره را بشکنند تا کار به نسل‌کشی نینجامد، اما کسی کاری نکرد. یورونیوز به نقل از گزارش‌های حقوق بشری می‌نویسد که: «در طول محاصره بیش از ۱.۲ میلیون نفر در شهر ناچار به خوردن علوفه حیوانی برای زنده‌ماندن بودند. این در شرایطی بود که نیروهای پشتیبانی سریع با ایجاد موانعی به طول ۵۶ کیلومتر، مسیرهای ورود غذا و دارو را بسته و راه‌های فرار را نیز مسدود کرده بودند.»

پای امارات در میان است؟

گزارش‌هایی وجود دارد که نقش امارات را در تشدید خشونت‌ها در سودان تأیید می‌کند. انگیزه مذهبی اماراتی‌ها تقابل با جریان مذهبی اخوانی‌ها در سودان است، اما به نظر می‌رسد همه ماجرا این نیست. جعفر قناد باشی، کارشناس مسائل آفریقا ضمن تأیید این انگیزه مذهبی، معتقد است که «اماراتی‌ها ۱۴ سال پیش هم وارد مسئله لیبی شدند و به‌عنوان جانشین غرب، مقاصد نفتی را دنبال کردند و اجازه تشکیل یک دولت مشخص را ندادند. در سودان نیز به همین شکل است.» در این مسیر، امارات می‌تواند هدف اروپا و آمریکا و اسرائیل را هم در سودان محقق کند و آن عدم شکل‌گیری یک دولت مذهبی و به طور خاص عدم قدرت‌گرفتن اخوانی‌هاست.

علاوه بر این، سودان علی‌رغم دارابودن معادن طلا هیچ‌گاه به‌عنوان صادرکننده طلا مطرح نبوده است، درحالی‌که «در سه سال اخیر و با شکل‌گیری جنگ، نام سودان به‌عنوان یکی از صادرکنندگان طلا مطرح شد و نکته عجیب این است که در حال حاضر سودان جزو سه کشور اصلی صادرکننده طلاست! این قاچاق گسترده توسط گروه پشتیبانی سریع که مرتبط با امارات است، انجام می‌شود.» لذا هدف اقتصادی هم در این جنگ‌ها بسیار پررنگ است، گرچه آغاز ماجرا شعار دموکراسی و آزادی برای مردم بود. فروش تسلیحات نظامی هم بخشی از این هدف اقتصادی از دخالت امارات در سودان را تشکیل می‌دهد. نقش امارات در جنگ داخلی سودان ثابت‌شده محسوب می‌شود، اما نباید از این نکته عبور کرد که امارات بیش از آنکه نقشی مستقل در سودان داشته باشد، نیرویی تحت فرماندهی غرب است و اهداف مشترک را پیش می‌برد.

چه خبر از آزادی‌خواهان؟

غرب سودان همچون غزه در مسیر تحقق منافع غرب می‌سوزد و دموکراسی وعده‌داده‌شده به سودان، به توحشی عریان ختم شده است. لیدرهای اردوکشی خیابانی در سودان هم اکنون مدت‌هاست در سودان نیستند و در کشورهای اروپایی، آسوده زندگی خویش را می‌گذرانند. با شعار توسعه سیاسی و آزادی به خیابان آمدند، کشور را به آشوب کشیدند و بعد به خانه‌های غربی خود بازگشتند.

منبع: روزنامه فرهیختگان