چالشهای امنیتی و اجتماعی صلح در ترکیه


به باور کارشناسان یکی از مهمترین اشکالات و نواقص در روند صلح بین ترکیه و گروه منحله پ.ک.ک، این است که موضوعات سیاسی و امنیتی تا حدودی مورد توجه قرار گرفته، اما به سطوح کلان سازش و صلح اجتماعی توجه نشده است.
مردم اتفاق میافتد».
شاید این همان بخش مهم پرونده مذاکرات صلح در ترکیه است که هنوز هم مغفول مانده است. چرا که مقامات ترکیه، به طور مکرر تاکید کردهاند که روند کنونی «تلاش برای رسیدن به کشوری عاری از تروریسم» است و نه ساختن صلح.
این چالش بزرگ، نشان دهنده این است که دولت و نهادهای نظامی و امنیتی ترکیه قصد ندارد با ابعاد خوفناک جنگ پنجاه ساله روبرو شوند و احتمالاً در چنین شرایطی، کارنامه سیاه و پر از خشونت پ.ک.ک در چند دهه درگیری نیز، روشن نخواهد شد.
محققین ترکیه چه میگویند؟
آلپ ارسلان اُز اردم، یکی از نویسندگانی است که در چند ماه گذشته، روند مذاکرات صلح و خلع سلاح پ.ک.ک را رصد و به کاستیهای این روند، اشاره کرده است.
او میگوید: «همچنان که در کمیسیون همبستگی ملی، برادری و دموکراسی در پارلمان بحث شده، خطاست اگر هدف اصلی ما، صرفاً ساکت کردن تفنگها باشد. بلکه باید در مورد آشتی واقعی در تمام بخشهای جامعه تأمل کنیم. زیرا صلح صرفاً محصول یک توافق یا یک دستور کار سیاسی نیست، بلکه توانایی جامعه برای آشتی در درون خود، مقابله با گذشته خود و ایجاد یک زبان مشترک امید برای آینده خود است. صلح اجتماعی نیاز به زیرساخت عاطفی دارد و در عین حال، یک قطب نمای اخلاقی و تضمین نهادی است.
ترکیه باید جرات کند و در برابر آینه به سیمای خود بنگرد و بگوید: ما سعی داریم با چه چیزی، با چه کسی و بر اساس چه گذشتهای سازش و صلح کنیم؟ ما در ترکیه و در این صد سال، با رنجهای مدرنیزاسیون، واکنشهای امنیتی دولت، قطبی شدن و سیاستهای هویتی و نابرابریهای اقتصادی روبرو بودهایم و این مشکلات، در هم تنیده شده است. مسئله کردها پیچیدهترین و عمیقترین لایه این بافت تاریخی را تشکیل میدهد. بنابراین، تلاش برای آشتی اجتماعی در ترکیه صرفاً مربوط به صلح بین کردها و ترکها، دولت و شهروندان، یا شرق و غرب نیست. بلکه فرآیندی برای تعریف مجدد رابطه عدالت، اعتماد و تعلق دولت به شهروندان خود است».
اُز اردم در ادامه به مدل و الگوی بومی صلح اشاره کرده و میگوید: «صلح و سازش اجتماعی را نمیتوان همچون محصولی تولید شده در خارج، به ترکیه وارد کرد. هر کشور باید مسیر منحصر به فردی را در بستر تاریخی، جامعهشناختی و فرهنگی خود پیدا کند. درک ترکیه از آشتی اجتماعی باید بر اساس آسیبها، تابآوری و بافت فرهنگی خود شکل گیرد. شاید نمونههای آفریقای جنوبی یا ایرلند شمالی الهامبخش باشند، اما الگوهای درگیری، ساختار اجتماعی و بار تاریخی ترکیه متفاوت است.
بنابراین، ما علاوه بر طراحی فنی صلح، نیازمند یک قرارداد مدنی جدید، ایجاد یک وجدان اجتماعی مبتنی بر عدالت و بازتولید یک فرهنگ زندگی دموکراتیک هستیم. صلح واقعی، بخشیدن نیست، به رسمیت شناختن است. چرا که ما نمیتوانیم آینده را بدون حسابرسی گذشته بسازیم.
تجربه تاریخی ترکیه نشان میدهد که یکی از بزرگترین موانع صلح، انکار گذشته است. گذشتهای که انکار شده، نه تنها گذشته، بلکه زمان حال را نیز گروگان گرفته است. صلح و سازش اجتماعی نه با فراموش کردن، بلکه با تداعی و با ترجمه درد گذشته به زبان وجدان، امکانپذیر است. این مکانیسم باید نه تنها دولت، بلکه جامعه را نیز قادر به مقابله با اشتباهات گذشته کند. شکوه یک ملت نه در عدم ارتکاب خطا، بلکه در شجاعت پذیرش و اصلاح اشتباهاتش نهفته است».
این محقق ترکیه در پایان از سیاستمداران کُرد نیز انتقاد کرده و گفته است: «در این زمینه، پ.ک.ک و بازیگران سیاسی کرد باید در مورد گذشته خود، هزینههای اجتماعی خشونت و شیوههای سیاسی خود نیز یک ارزیابی داخلی انجام دهند. رنج ناشی از مبارزه مسلحانه نه تنها به سیاستهای دولت، بلکه به پیامدهای اقدامات این سازمان نیز مربوط میشود. بنابراین، برای جنبش سیاسی کُرد بسیار مهم است که سازش اجتماعی را بپذیرد، بلوغ سیاسی را نشان دهد، گفتمان مظلوم نمایی را ترک کند و به ساختن آیندهای مشترک کمک کند».
منبع: تسنیم