چرا تئوریسینهای اصلاحات علیه دولت به خط شدهاند؟
سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان اصلاحات اخیراً در بخشی از یک یادداشت با عنوان “غیاب دولت”، درباره اهتمام دولت رئیسجمهور پزشکیان به اجرای برنامه هفتم توسعه نوشته است: در نظام حکمرانی ما، پس از جنگ تحمیلی، گفتارهایی در حوزه توسعه مطرح شد و در سطح نخبگانی و همچنین حاکمیت مورد تبادلنظر قرار گرفت. ولی از همان دوره نوعی سرگردانی منتهی به تضاد در الگوی توسعه کشور نمایان شد تا جاییکه از یکسو، دولتهای توسعهگرا (آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی) با سدّ ستبر توسعهستیزی روبهرو شدند و از سوی دیگر، دولتهای توسعهستیز (آقایان احمدینژاد و رئیسی) اساساً دولت را از دولتبودگی خویش تهی کردند تا جاییکه اساساً دولتی متصور نبود که بخواهد متکفل امر توسعه باشد. مآلاً، حاکمیت نه خود از مجرای «دولتهای هماهنگ» توانست گامی بهسوی «تعالی» بردارد، و نه اجازه داد دولتهای دارای پروژه توسعه (ولو با قرائتهای مختلف) امر «توسعه» را پیش ببرند.
به گزارش مشق نو، او در ادامه تصریح میکند:
“نتیجه آنکه مشاهده میکنیم دولت چهاردهم عملاً در امر توسعه سپر انداخته و در گفتارش صرفاً متکفل اجرای برنامه هفتم توسعه شده است و در عمل، گرفتار روزمرگی اداره کشور. به دیگر سخن، گفتمانِ توسعهستیزِ یوتوپیایی در سطح کلان باعث شد عینیت توسعه از بین برود و عرصه بر کاغذبازیهایِ سنجشناپذیر در قالب اسناد بالادستی بر الگوی اداره امور عمومی کشور فراخ شود.“
*جای تأسف است که آقای حجاریان به عنوان کسی که سیاست را در حد خود میشناسد اما معترض اجرای اسناد بالادستی نظام توسط دولت میشود و خاصّه سلسله برنامههای پنجسالهی پیشرفت کشور را به سخره میگیرد.
ما این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که آیا ریشخند کردن برنامه پیشرفت توسط حجاریان ربطی به پیگیریهای اخیر مجلس در نظارت بر سال اول اجرای برنامه و اهتمام ویژه رئیسجمهور پزشکیان به این برنامه دارد یا خیر؟!
در ادامه باید تأکید کرد که دولت در وجه بروکراتیک و اجرایی خود چه شأنی بالاتر از اجرای منویات برنامه پیشرفت کشور دارد؟!
نکند آقای حجاریان انتظار دارد که پزشکیان نیز مثل عدهای دیگر به دنبال تحقق سفارشات سریعالقلم و جان لاک و سوروس باشد؟!
سؤال اساسیتری نیز در این میان وجود دارد و آن اینکه چرا تئوریسینهای اصلاحطلب به خط شدهاند تا دولت پزشکیان را تبزده و ضعیف کنند؟
چرا یکروز محمدرضا تاجیک تز وفاق پزشکیان را مساوی شقاق معرفی میکند و روز دیگر نیز همانطور که میبینیم حجاریان به صحنه میشتابد و رفتار عقلانی پزشکیان در حمایت از برنامه هفتم پیشرفت که مبتنی بر فهم درست او از دولتداری است را به سخره میگیرد؟
برخی اصلاحطلبان ستادی چه سودی از این تزریق ضعف به قامت دولت نجیب پزشکیان میبرند؟
در اینجا البته با توجه به تمجید ویژه حجاریان از دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال البته باید یک کنایه را هم مطرح کرد و آن اینکه گویا دولت مطلوب و پیشرفتگرا به زعم حجاریان دولتی است که رئیسجمهورش سیاست را کوچه_بازاری کند، جایگاه خود را در سمت مقابل رهبری و سیاستهای کلان نظام تعریف کند و دائماً مشغول دوقطبیسازی و نیز پر فشار نمایی از اثر تحریمها باشد.
در این به خط شدن تئوریسینهای اصلاحات علیه دولت نجیب و صادق رئیسجمهور پزشکیان درسها و نکتههای فراوانی نهفته است…