کشفیات بزرگ عضو کمیسیون اقتصادی به جای دفاع از کالابرگ!

اینکه تورم باید کم شود را بدون نماینده بودن و بدون تحصیلات آکادمیک و بدون سیاسی بودن هم میشود، دانست. روشن بودن مسیرها هم که واضحتر از لزوم کم شدن تورم است!
روحا… ایزدخواه، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با ایلنا گفته است: کالابرگ به نظر من یک سیاست خوب است اما مُسکنی موقتی است. راه حل اصلی نیست.
او میافزاید: راه حل اصلی مهار تورم و کاهش انحصارات در بازارهای کالاهای اساسی است.
ایزدخواه با بیان اینکه در حال حاضر در کشور برخی نهادهها به صورت انحصاری تامین میشوند که باید این بازار را بشکنیم و مردمی کنیم، خاطرنشان کرد: منظور از شکستن بازار، مردمیسازی اقتصاد است تا تورم مهار شود و مشارکت مردم در اقتصاد افزایش پیدا کند.
او همچنین گفته است: مسیرهایی که باید برویم مشخص است. کالابرگ یک سیاست درجه چهارم یا پنجم میشود که بعدا میتواند مکمل سیاست اصلی باشد.
*در پیوست مصاحبه آقای ایزدخواه باید این سؤال را پرسید که آن افقگشایی و کشف تازهای که در مصاحبه این عضو کمیسیون اقتصادی و این نماینده باید آنرا میخواندیم، کجاست؟!
اینکه تورم باید کم شود را بدون نماینده بودن و بدون تحصیلات آکادمیک و بدون سیاسی بودن هم میشود، دانست. روشن بودن مسیرها هم که واضحتر از لزوم کم شدن تورم است!
ماجرای انحصاری شدن واردات را هم که رهبری چندی قبل مورد تأکید قرار دادند.
جالب است که در اوج این بدیهیاتپردازی اما میبینیم که عضو محترم کمیسیون اقتصادی درباره عاجلترین و در دسترسترین راهکار برای استشفای بخشی از مشکلات موجود یعنی قانون مترقی کالابرگ نیز صحبت میکند که انگار در حال حرف زدن از یک مقوله پیش پا افتاده، سخیف و بی اهمیت هستند!
آیا این رواست؟
آقای ایزدخواه یادشان رفته همین مسکّنی که با بیاعتنایی از آن یاد میکنند، در دولتهای گذشته یا از اجرای آن امتناع میشد و یا طبق مُرّ قانون اجرا نشد و به همین واسطه مورد استقبال مردم قرار نگرفت؟
مسئله اینجاست که یک سیاستمدار و یک اقتصاددان نباید به بیان حرفهای کلی مشغول باشد و در مقابل راه حلهای موجود نیز به جای همیاری و تأکید اما نقش دانای کل را ایفا کند.
چه اینکه هر پیشرفتی در سیاست و اقتصاد از جزئیات شروع میشود نه از کلیات دهان پُرکنی مثل “لزوم کاهش تورم”!
همچنین محض اطلاع آقای ایزدخواه اینکه میزان تورم در سال نخست صدارت دولت پزشکیان تا ۱۰ درصد نسبت به تورم دولت قبل کاهش یافت. و باز هم محض اطلاع ایشان اینکه راه حلهای کاهش تورم در مقولاتی مثل کاهش شیب درآمد مالیاتی دولت در بودجه، افزایش نظارت بر بازار، کنترل نقدینگی و از این قبیل نهفته است.
حال سؤال اینجاست که کارنامه آقای ایزدخواه به عنوان یک عضو کمیسیون اقتصادی در مواجهه با این مثبتات اقتصادی و معقولات چیست و ایشان اساسا در کدام سمت ماجرا ایستادهاند؟
در سمت بیان حرفهای کلی و رفتارهای کاهنده اهمیت نسبت به راهحلهای موجود اقتصادی؟ یا در سمت بیان منصفانه دستاوردهای دولت، تأکید بر کاهش مالیاتها و نظارت بر بازار و حمایت از طرح SCF وزیر اقتصاد برای کاهش نقدینگی؟!
دقت شود که “ارائه کارنامه” الزامی است که یکانیکان رجال و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی همواره باید به آن ملتزم باشند و شهامت ارائه آن را در قبال خود داشته باشند.
طرفه آنکه شأن نمایندگی و حیثیت کارشناسی در اقتصاد آنست که عقلانیت و سپس توجه ولو به کوچکترین مثبتات همواره در اولویت باشد و کلیگویی و اظهار حرفهای بیاهمیت به نمایه تبدیل نشود.
چه اینکه همین ندیدن مثبتات و کلیگوییها و ژستهای دانای کل است که اجازه جاری شدن بسیاری از رفتارهای معقول اقتصادی را نمیدهد.