۱۰۰ روز بیخبری از مردی که همیشه حاضر بود

بیش از ۱۰۰ روز از مفقود شدن «بهزاد ابراهیمی» دامپزشک و از نیروهای با سابقه جهادی میگذرد، اما هنوز هیچ رد و نشانی از او در دست نیست.
بیش از ۱۰۰ روز از مفقود شدن دکتر «بهزاد ابراهیمی»، دامپزشک و از نیروهای باسابقه جهادی میگذرد. او در مسیر بازگشت از فعالیت جهادی در «اندیکای خوزستان» مفقود شده است؛ اما هنوز هیچ رد و نشانی از او در دست نیست. خانواده او از بیتوجهی نهادهای مسئول و نبود هماهنگی در عملیات جستوجو گلایه دارند؛ هنوز اقدام قابل توجهی درباره جستجوی اثری از این جهادگر انجام نگرفته است.

در ادامه در گفتوگویی با «حسین ابراهیمی» پسر این جهادگر به بررسی ابعاد ماجرا میپردازیم؛
دفاعپرس: پدر خودتان را معرفی کنید.
پدرم، دکتر بهزاد ابراهیمی، مسئول هماهنگکننده امور جهاد دامپزشکی در سازمان دامپزشکی کشور بود و بیش از بیست سال در خط مقدم فعالیتهای جهادی، امدادرسانی و خدمت به مناطق بحرانزده کشور فعالیت کرد. از زلزله بم گرفته تا سیلهای آققلا و سیسخت و … حضور در سیستان و بلوچستان تا اهواز و شمالغرب ایران همیشه در صحنه حضور داشت. برای او کار جهادی نه شغل، بلکه یک عهد قلبی بود.
دفاعپرس: ماجرای مفقودی چطور اتفاق افتاد؟ آیا فقط ایشان بودند یا چند نفر دیگر هم همراهشان بودند؟
پدرم در قالب یک تیم هشت نفره جهت واکسیناسیون دام عشایر منطقه اندیکا در خوزستان ـ از محرومترین نقاط کشور ـ به مأموریت رفت که بعد از دو روز هنگام برگشت، متاسفانه فقط ایشان مفقود شد. آخرین تماس با خانواده شب قبل از مفقودی بود و بعد از آن هیچ ارتباطی برقرار نشد. از همان لحظه تا امروز، هیچ نشان یا ردی از او بهدست نیامده است. با اینکه بیش از ۱۰۰ روز گذشته، هیچ گزارش مستندی از روند و یافتههای احتمالی از سوی نهادهای مسئول ارائه نشده است.
دفاعپرس: تاکنون چه تلاشهایی برای پیدا کردن پدرتان انجام شده است؟
جستوجوهای میدانی و مردمی از همان روز اول آغاز شد، اما واقعیت این است که علیرغم ۱۴ روز تلاش تیمهای مردمی و گروههای امداد و نجات که نتیجهای نداشت بعد از آن انگار پرونده پدرم به فراموشی از سمت نهادهای ذیربط سپرده شده است. از روز اول ما درخواست مشخصی داشتیم؛ اعزام بالگرد برای انتقال نیروها در مناطق صعبالعبور و تشکیل تیم جستوجوی تخصصی و فنی و کارآگاهی با اولویت نجات؛ اما هیچکدام از اینها انجام نشد. با وجود درخواستهای مکرر ما از نهادهای مسئول، اما همکاری نمیکنند؛ هر بار به بهانهای موضوع را عقب میاندازند.

دفاعپرس: از روحیات پدر و سابقهی جهادی ایشان بفرمایید.
پدرم انسانی بود که در سختترین شرایط لبخند میزد و با عشق کار میکرد. در مأموریتهای جهادی، همیشه داوطلب اول بود. در بحرانها وقتی دیگران عقب میکشیدند، او جلو میرفت. در طول بیست سال گذشته، بارها سرتیم، گروههای جهادی بوده و همیشه تا آخرین لحظه در خدمت مردم ایستاده است، اما حالا که خودش نیاز به حمایت دارد؛ هیچ نهادی پاسخوگو نیست.
دفاعپرس: خودتان درباره مفقود شدن ایشان چه فکر میکنید؟
ما بین امید و بیاعتمادی ماندهایم. هنوز امیدواریم که زنده باشد، اما بابت این حجم از بیعملی و سکوت نهادها دلسردیم. پدر ما انسانی است که تمام زندگیاش را وقف کمک به دیگران کرد، اما حالا که خودش نیاز به کمک دارد ولی همهچیز در سکوت فرو رفته است. ما فقط یک خواسته داریم: شفافیت و پاسخگویی. اگر نهادهای مسئول حتی در قبال نیروهای خودشان چنین رفتاری کنند، فردا چه انتظاری از آنها در برابر مردم عادی میتوان داشت؟
جمعبندی خانواده ما در خصوص این حادثه این است که «ما هنوز منتظریم»؛ دکتر ابراهیمی فقط یک دامپزشک نبود؛ او نماد تعهد و خدمت بیادعا بود اما امروز، بعد از صد روز، فقط با دیوار سکوت روبهرو هستیم. ما پاسخ میخواهیم، نه دلسوزی.