شیوه جدید آمریکا برای تجاوز و مداخله جوئی در ونزوئلا
دولت آمریکا در روزهای اخیر بر شدت تهدیدات خود علیه ونزوئلا افزوده است. در این راستا، جدای از تحرکات گسترده نظامی ارتش آمریکا در منطقه کارائیب در قالب هایی نظیر اعزام ناوهای جنگی به این منطقه و یا اعزام تفنگداران نیروی دریایی آمریکا به پورتوریکو، به تازگی شاهد پرواز جنگنده های اف 35 و البته بمب افکن های بی2 در مجاورت آبهای ساحلی کشور ونزوئلا بوده ایم.
نیروی هوایی ونزوئلا نیز تاکنون در چندین نوبت، اقدام به ساقطکردن پهپادهای مشکوکی کرده که بر فراز حریم هوایی این کشور در حال پرواز بوده اند. جالب اینکه دولت آمریکا اقدام به تعیین جایزه 50 میلیون دلاری برای بازداشت نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا نیز کرده است. در این راستا، این دولت اخیرا مدعی شده که مادورو رهبر یک کارتل مواد مخدر با نام “دِ لوس سلس” است که اقدام به صادرات خشونت و همچنین قاچاق مواد مخدر به داخل خاک آمریکا می کند. اقدامی که به زعم بسیاری از تحلیلگران، مقدمهچینی واشینگتن برای حمله به ونزوئلا و ساقط کردن نظام سیاسی این کشور است.
این در حالی است که به تازگی شبکه سی ان ان در گزارشی ادعای دولت ترامپ مبنی بر وجود کارتل مذکور را به کل رد کرده و آن را حاصل توهمات این دولت خوانده است. در این میان، برخی منابع معتقدند که این اقدام دولت آمریکا، با هدف ربایش و یا حتی قتل رئیس جمهور ونزوئلا صورت گرفته است. کما اینکه منابع آمریکایی تایید کرده اند که ترامپ به سازمان سیا نسبت به انجام عملیات های مخفی در خاک ونزوئلا چراغ سبز نشان داده است. از این رو، به نظر می رسد در رابطه با توطئه های دولت آمریکا در این زمینه و علیه رئیس جمهور ونزوئلا، بایستی 4 نکته مهم را مد نظر داشته باشیم.
یک: آمریکا و توسل به یک مدل تکراری از مداخلهجویی خارجی
دولت آمریکا در سال 1989 میلادی، دقیقا سناریوی مشابهی را که اکنون در رابطه با ونزوئلا در سر دارد، در مورد کشور پاناما پیادهسازی کرد. در آن زمان، مانوئل نوریگا بر پاناما حکومت می کرد و این فرد که زمانی یکی دارایی راهبردی برای سازمان سیا محسوب می شد، وقتی به مهره ای سوخته برای واشینگتن تبدیل شد، با این استدلال و بهانه که اقدام به صادرات خشونت و مواد مخدر به آمریکا می کند، شاهد حمله نظامی آمریکا به خاک پاناما بود و در نهایت نیز در شرایطی که در سفارت واتیکان در کشورش پناهنده شده بود، دستگیر و توسط آمریکاییها محاکمه شد.
حال آمریکاییها دقیقا همان مدل را در مورد نیکلاس مادورو در سر دارند با این تفاوت که حکومت نوریگا در پاناما یک دیکتاتوری تمام عیار بود اما دولت مادورو چنین نبوده و البته که نوریگا از همان آغاز یکی از متحدان مهم آمریکا بود اما در مورد ونزوئلا و دولت مادورو شاهد چنین مساله ای نبوده ایم. ورای همه این ها، ونزوئلا از نظر جمعیتی و قدرت نظامی با پاناما قابل مقایسه نیست که این مساله نیز ماجراجویی واشینگتن علیه ونزوئلا را به یک قمار خطرناک تبدیل می کند.
دو: امنیتیسازی فردی و جنس تازه ای از مداخلهجویی آمریکایی
در گذشته، مداخلهجویی آمریکا معمولاً آشکار بود: کودتا، حمایت از مخالفان مسلح یا فشار نظامی مستقیم. اما امروز واشنگتن از رویکرد جدیدی استفاده میکند که امنیتیسازی فردی است. دولت آمریکا با معرفی مادورو بهعنوان “رهبر یک کارتل مواد مخدر” فضای حقوقی بینالمللی را طوری مهندسی میکند که مداخله، شکل “اجرای قانون” و “مبارزه با تروریسم” به خود بگیرد. این تکنیک، مداخله را از سطح تقابل دولت–دولت به سطح تعقیب جنایی یک فرد تنزل میدهد. موضوعی که در واقع راهی برای دور زدن محدودیتهای حقوق بینالملل درباره حمله به یک کشور مستقل است. همه این ها به این معناست که آمریکا دیگر کودتا نمی کند بلکه علیه افراد، پرونده جنایی می سازد.
سه: خصوصی سازی روایتها از سوی آمریکا
در قرن بیستم، آمریکا دولتهای کمونیست یا رقیب را بهعنوان تهدید ایدئولوژیک معرفی میکرد. اما اکنون الگو تغییر کرده است: دشمن نه یک رژیم سیاسی، بلکه یک شبکه مجرمانه، “کارتل” یا “مافیای حکومتی” توصیف میشود. این بازسازی روایت باعث میشود افکار عمومی جهانی تصور کنند اقدام آمریکا نه علیه یک ملت، بلکه علیه به اصطلاح “جنایتکاران خطرناک” است.
چهار: تروریسم سازی دولت های نامطلوب از نگاه آمریکا
در قالب الگوی مداخلهجویی جدید آمریکا، تبدیل یک دولت به “بازیگر تروریستی” یا “کارتل” ابزار بسیار مؤثری برای توجیه اقدامات مختلف از جمله تحریمها، عملیاتهای مخفی، و حتی حملات نظامی است. در این چهارچوب، هدف آمریکا دیگر تنها سرنگونی حکومتها یا تغییرات سیاسی نیست، بلکه بهطور خاص برچسبزنی و بهحاشیهراندن دولتها با استفاده از مفهوم “تروریسم” و “جنایت سازمانیافته” است. چنین برچسبهایی نهتنها زمینه را برای اقدامات اقتصادی و دیپلماتیک باز میکنند، بلکه بهطور پنهان راه را برای اعمال فشارهای نظامی یا عملیات فرامرزی هموار میسازند.
این رویکرد به ویژه زمانی مؤثر است که آمریکا قصد دارد از مداخله نظامی آشکار خودداری کند، اما در عین حال اهداف ژئوپولیتیک و استراتژیک خود را پیش ببرد. با معرفی کشورهایی همچون ونزوئلا بهعنوان پایگاههای تروریستی یا کارتلهای مواد مخدر، واشینگتن میتواند دست خود را برای اقدامات غیرمستقیم همچون ربایش مقامات، عملیات ویژه و حتی تغییر نظامهای سیاسی باز بگذارد. در این راستا، ایالات متحده آمریکا بهطور فزایندهای از استراتژی “نظامیسازی حقوقی” و “تروریسمسازی سیاسی” بهره میبرد تا هزینههای مداخلاتش را کاهش دهد و اهداف خود را پیش ببرد.