دو خواهر و زمزمه‌ی امید در روزهای تاریک جنگ

Placeholder

دو خواهر کنار هم نشسته‌اند، خواهر کوچکتر با ترس می‌گوید:«آبجی من از جنگ می ترسم…»

خواهر بزرگتر با آرامشی مطمئن پاسخ می‌دهد:«نه نترس… این صداها پدافندهای خودمونه.»

خواهر کوچک‌تر می‌پرسد:«خب… چی کار کنیم که نترسیم؟»

خواهر بزرگ‌تر لبخند می‌زند:«باید قرآن بخونیم، نماز بخونیم، سوره‌ها رو بخونیم… بیا سوره فتح رو با هم بخونیم.»

صدایشان آرام و هم‌صدا سوره را زمزمه می‌کند. دل‌ها آرام می‌شوند و امید در نگاهشان روشن می‌شود.

خواهر کوچکتر با اطمینان می‌گوید:«جنگ ما الان جنگ بین خیر و شره… و ما سمت خیر هستیم… خدا در قرآن گفته نور بر تاریکی پیروز است.»

در آن لحظه، ترس جای خود را به ایمان و امید می‌دهد، و دو قلب کوچک، با هم، به سوی نور گام برمی‌دارند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *