رمزگشایی از فرامتن سفر ترامپ به اراضی اشغالی
سفر اخیر ترامپ به اراضی اشغالی و موضع گیریهای وی در جریان این سفر، حامل نکات معناداری بود که بیش از قدرت‌سازی برای ترامپ و آمریکا، ضعف های عمیق آنها و متحد صهیونیستشان را پیش چشم جهانیان قرار داد.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به تازگی در سفری وارد اراضی اشغالی شد. سفری که تنها چند ساعت به طول انجامید و در نوع خود کوتاه‌ترین سفر یک رئیس جمهور در تاریخ آمریکا به فلسطین اشغالی بود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در فرودگاه تل آویو به استقبال ترامپ آمد و البته که رئیس جمهور آمریکا، در پارلمان اسرائیل موسوم به کِنست سخنرانی کرد.
سفر ترامپ به فلسطین اشغالی اگرچه کوتاه بود، با این حال، شاهد نکات قابل تامل و معناداری در قالب آن بودیم که واکاوی معانی آن از اهمیت راهبردی برخوردار است و می تواند پالس های معناداری را به ویژه برای ایران و کشورهای منطقه غرب آسیا داشته باشد. از این رو، به طور خاص خوانش 3 پرده از این سفر، مهم به نظر می‌رسد.
یک؛ ترامپ و بازی تکراری نمایش و دستاوردسازی!
دونالد ترامپ مواضع خود در فلسطین اشغالی و به طور خاص در پارلمان صهیونیست ها را صرفا متمرکز بر نمایش و تبلیغات کرد. او سعی داشت به هر شکل ممکن که شده خود را چهره ای فاتح و باکفایت نشان دهد. به عنوان مثال او در پارلمان رژیم اشغالگر قدس مدعی شد که توان هسته ای ایران در نتیجه حمله آمریکا به سایت های هسته ای کشورمان به کل نابود شده است! این در حالی است که این ادعا را حتی نهادهای اطلاعاتی آمریکا نظیر آژانس اطلاعات دفاعی این کشور قویا رد کرده اند.
البته که رسانه های شناخته شده آمریکایی نظیر نیویورک تایمز یا واشینگتن پست و همچنین آسوشیتدپرس هم درستی این ادعا را زیر سوال برده اند. عجیب‌تر اینکه دولت ترامپ، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا را به دلیل اینکه ادعای ترامپ در مورد نابودی توان هسته ای ایران را زیر سوال برده، از سُمت خود برکنار کرده است. آنقدر ترامپ ادعای مذکور را در رسانه ها و رویدادهای مختلف تکرار کرده که عملا به مایه مضحکه او تبدیل شده است. عجیب‌تر اینکه معلوم نیست اگر ترامپ واقعا به این ادعای خود ایمان دارد، چرا در مدت اخیر بارها خواستار حصول یک توافق تازه با ایران با محوریت پرونده هسته ای این کشور شده است؟
او در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شد که جبهه مقاومت در غزه و لبنان شکست خورده اند و درادامه باید خلع سلاح شوند! این ادعا نیز در شرایطی مطرح می شود که خودِ ترامپ چندین روز معطل حماس بود تا پاسخ این جنبش به ابتکار آتش‌بس خود را بداند. در عین حال، باید از ترامپ و صهیونیست ها پرسید اگر واقعا مقاومت فلسطین و لبنان را شکست داده اند، چرا در عرصه میدانی شاهد تحقق هیچکدام از اهداف اعلامی خود در رابطه با آن ها نبوده اند. مثلا چرا حماس هنوز در نوار غزه قدرت را در اختیار دارد یا توان نظامی آن پابرجاست و یا چرا ایده خلع سلاح حزب الله لبنان، اکنون صریح‌تر از هر زمان دیگری به یک رویا برای جبهه مخالفان آن تبدیل شده است؟
اساسا اگر آمریکا و صهیونیستها با زور توانسته اند مقاومت فلسطین را شکست دهند، چرا برای توافق با آن دست و پا زدند؟ در عین حال، ترامپ در بخشی دیگر از صحبت های خود مدعی شد که حمله به سایت های هسته ای ایران، توافق آتش بس جنگ غزه را تسهیل کرده است! این ادعا هم در شرایطی مطرح شده که همانطور که پیشتر هم گفته شد هم حمله به سایت های هسته ای ایران با ناکامی راهبردی برای واشینگتن همراه بوده و هم آتش‌بس جنگ غزه یک پیروزی بزرگ برای مقاومت فلسطین بوده داست.
حال اینکه چطور رئیس جمهور آمریکا از دل دو شکست بزرگ برای آمریکا و اسرائیل، یک دستاورد راهبردی برای خود و شرکای صهیونیستش استخراج کرده، گزاره ای عجیب است که بعید به نظر می رسد حتی خودِ ترامپ هم پاسخی برای آن داشته باشد. در نهایت ادعای ترامپ مبنی براینکه دست دوستی خود را به سمت ایران دراز می‌کند به شرط اینکه رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت بشناسند یا به ادعای ترامپ دست از حمایت از تروریسم و تهدید همسایگانش بردارد هم مضحک بود. چرا ایران باید یک رژیم نامشروع و اشغالگر را که اکنون منفورتر از هر زمان دیگری در دنیا است به رسمیت بشناسد؟
در عین حال، آیا ایران تهدیدی برای همسایگانش است یا صهیونیست ها که در دو سال اخیر از هیچ تجاوزی در سطح منطقه فروگذار نکرده اند و در آخرین مورد حتی به قطر به عنوان مهمترین شریک آمریکا خارج از سازمان ناتو نیز رحم نکردند و آن را بمباران کردند؟ ورای همه این ها، ایران اساسا به دوستی با دولت آمریکا و شخص ترامپ که جز فریب و خیانت در حق ملت ایران نکرده اند نیازی ندارد زیر اهرم های قدرت و روابط خارجی ایران به قدری متنوع هستند که دیگر جایی برای خائنان و فریبکاران باقی نمی ماند.
دو: رژیم اشغالگر قدس و چاپلوسی عجیب از ترامپ
شاید اگر بخواهیم جنس واکنش مقام های ارشد سیاسی رژیم اشغالگر قدس به سفر ترامپ به اراضی اشغالی را در یک جمله خلاصه کنیم باید به این مساله اشاره کنیم که آن ها از هیچ چاپلوسی فروگذار نکردند. به عنوان مثال، صهیونیست ها دیوارنگاره ای را در اراضی اشغالی به نمایش درآوردند که با اشاره به ترامپ مدعی می شد که کوروش بزرگ همچنان زنده است!
در عین حال، نتانیاهو مدعی شد که ترامپ مستحق‌ترین فرد به دریافت جایزه صلح نوبل است و این جایزه باید به او تعلق بگیرد. مضحک‌تر اینکه این فرد که خود از سوی دیوان لاهه به دلیل جنایت و نسل کشی در نوار غزه تحت تعقیب بین‌المللی است در موضع گیری خطاب به ترامپ گفته که “شما متعهد به صلح هستید و من هم همینطور!” ورای تمامی این تعریف و تمجیدهای صهیونیست ها از ترامپ این واقعیت نهفته است که آنها خود را مدیون ترامپ می دانند زیرا با توافق آتش بس جنگ غزه، آن ها را ولو به صورت موقت هم که شده از باتلاقی که هیچ راهی برای خروج از آن در ذهن نداشتند، آزاد کرد.
جالب اینکه صهیونیستهای بازنده سعی داشته و دارند به هر شکل ممکن که شده خود را در قامت برنده و فاتح نشان دهند. کافی است توجه داشته باشیم که آن ها در جریان توافق آتش‌بس جنگ غزه شرط کرده اند که آزادی اسرای صهیونیست نباید با برگزاری هیچ مراسمی از سوی حماس همراه باشد. دلیل این مساله نیز این است که آن ها پیشتر شاهد بوده اند چگونه این موضوع به حیثیت و اعتبار ادراکی آن ها لطمه زده و آبرویشان را به ویژه در میان خودِ جامعه صهیونیستها بر باد داده است. البته نباید از یاد برد که اگر اسرائیل می توانست با زور به پیروزی در غزه برسد، هیچگاه متوسل به میانجی‌گری آمریکا و توافق آتش‌بس جنگ غزه نمی‌شد.
سه: وقتی صهیونیست ها نیز ترامپ را رد می کنند!
یکی از نکات عجیب در جریان سخنرانی ترامپ در پارلمان صهیونیست ها این بود که دو عضو این پارلمان پلاکاردهایی را به دست گرفتند و عبارت “نسل‌کشی” را به نمایش گذاشتند. یکی از معترضان نیز کلمه “تروریست” را در میانه صحبت های ترامپ فریاد زد. این اقدام در اعتراض به سیاستهای دولت آمریکا در حمایت از نسل‌کشی اسرائیل در جریان جنگ غزه صورت گرفته است. جالب اینکه نیروهای امنیتی اسرائیلی نیز این افراد را به خارج از محل سخنرانی ترامپ هدایت کردند. معادله ای که نشان می دهد حتی جامعه صهیونیست ها نیز دروغ های نتانیاهو و ترامپ را باور ندارند!