تشدید فعالیت اوباما علیه ترامپیسم چه معنایی دارد؟

اظهارات اوباما در حمله به ترامپ درواقع پردهای ازواقعیتهای حکمرانی در آمریکا را کنار میزنندو تصویر یک دولت که اولویتهایش را بهجای رفاه مردم بر تجملات و نمایشهای شخصی معطوف کرده است ارائه میدهد.
باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا در یک سخنرانی انتخاباتی در ایالت ویرجینیا، به بهانه حمله به ترامپ اظهاراتی را مطرح کرد که در اصل اعتراف به وضعیت نابسامان حکمرانی در آمریکاست. اوباما ترامپ را متهم کرد که بهجای پرداختن به مسائل حیاتی مانند بیمه درمانی، روی پروژههای بیاهمیتی مانند «سنگفرشکردن باغ گل رز در کاخ سفید»، «طلاکاری دفتر بیضی» و «ساختن سالن رقص» در کاخ سفید تمرکز کرده است. این کنایهها که بهظاهر خندهدار به نظر میرسند درواقع پردهای از واقعیتهای حکمرانی در آمریکا را کنار میزنند و تصویر یک دولت که اولویتهایش را بهجای رفاه مردم بر تجملات و نمایشهای شخصی معطوف کرده است، ارائه میدهد.
اوباما در ادامه با طعنه خطاب به حاضران گفت: «اگر نمیتوانید به پزشک مراجعه کنید، نگران نباشید؛ رئیسجمهور با یک رقص شما را نجات میدهد. اگر هم دعوتنامه مهمانی بعدی کاخ سفید به دستتان نرسید، اشکال ندارد، میتوانید جشن و آن همه آدم خوشتیپ را در شبکه اجتماعی تروث (رسانه اجتماعی ترامپ) تماشا کنید.» این کلمات که از زبان یک سیاستمدار برجسته آمریکا چون اوباما گفته شده است، فراتر از حمله شخصی به ترامپ، اعترافی است به یک بحران عمیق در حکمرانی آمریکا.
در رویکردی مشابه پیشازاین برنی سندرز، سناتور مستقل آمریکایی گفته بود: «آمریکا اسیر الیگارشی AIPAC است.» او کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC) را متهم کرد که با اتکای به سرمایه میلیاردرها، صدای منتقدان را ساکت میکند و حمایت بیچونوچرا از بنیامین نتانیاهو را تحمیل مینماید. این انتقاد که به نفوذ لابیهای ثروتمند اشاره دارد با اعترافهای اوباما همخوانی دارد؛ یک سیستم که اسیر امیال میلیاردرهای اطراف ترامپ است. همزمان با وضعیت بغرنج اقتصادی در آمریکا، ترامپ آخر هفتهها را در املاکش با بازی گلف و معاشرت با میلیاردرها سپری کرده و برای لاپوشانی ماجرای رفاقتش با جفری اپستین، همان گرداننده شبکه قاچاق جنسی در آمریکا، طرحریزی میکند.
از سالن رقص تا بیقانونی روزمره
اوباما در ادامه طعنهزنیهای خود میگوید: «خداوند میداند ما به نور نیاز داریم، زیرا کشور ما در وضعیت بسیار تاریکی است.» در بخش دیگری از سخنرانی اوباما به مجموعهای از اقدامات ترامپ اشاره میکند که بهزعم او «دیوانگی محض» را تداعی میکنند. او توصیف میکند: «ترامپ دادستانهای آمریکا را با وفاداران جایگزین کرده. افرادی که هر کاری او بخواهد انجام میدهند و اکنون به آنها دستور میدهد تا هزینههای نقض قانون قبلی توسط ترامپ را که از او گرفته شده است، بازگردانند.»
اوباما صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «ترامپ گارد ملی را در شهرهای آمریکا مستقر میکند تا جلوی هرجومرجهایی را بگیرد که درواقع وجود ندارند.» در حوزه مهاجرت، اوباما به مأموران نقابدار اداره مهاجرت و گمرک (ICE) اشاره میکند که با ونهای بیعلامت، مردم ازجمله شهروندان آمریکایی را در خیابانها دستگیر میکنند به این ظن که «شبیه آمریکاییهای واقعی نیستند.»
اوباما در ادامه به وزیر ضد واکسن ترامپ نیز کنایه زد که «با علم اثباتشده مخالف است و داروهای قلابی را رواج میدهد.» ترامپ در دولت نخست خود تحتتأثیر تفکرات رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت فعلی آمریکا با واکسیناسیون کرونا همراهی نکرد و همین رویکرد باعث شد تا آمریکا به یکی از پرتلفاتترین کشورها تحتتأثیر این پاندمی تبدیل شود. ترامپ همچنین یکی از اقتصاددانانی را که برخلاف میلش آمار واقعی از میزان بیکاری در آمریکا ارائه داده بود، اخراج کرد. اوباما این وضعیت را به لحاظ ترسناکی با رویداد آمریکایی هالووین مقایسه میکند: «انگار هر روز هالووین است با این تفاوت که همهچیز حقه و نیرنگ است و هیچ خوراکی در کار نیست.»
همسویی ترامپ و ماسک در به راهانداختن آشوب فدرال
همکاری ناتمام دونالد ترامپ با ایلان ماسک، کارآفرین جنجالی و مالک شرکتهایی مانند تسلا و اسپیسایکس به یکی از عوامل اصلی آشفتگی در ساختار دولت فدرال تبدیل شده است. این همسویی که با تأسیس دپارتمان کارایی دولتی (DOGE) همراه بود، وعده «بهینهسازی» دولت را داد؛ اما در عمل به حملات روزانه به خدمات عمومی، مزایای کارگری و برنامههای حیاتی آمریکا منجر شد. این روند زندگی میلیونها آمریکایی را مختل کرد و در کنار اعتراضات خیابانی به حمایت از اسرائیل بستر یک اعتراض به وضعیت اقتصادی آمریکا را نیز فراهم آورد. دستمزدها کاهش یافت، ایمنی کار تضعیف شد و دفاتر کلیدی مانند تأمین اجتماعی تعطیل شدند.
DOGE که تحت نظارت مستقیم ترامپ و ماسک عمل میکرد به ابزاری برای کاهشهای گسترده بودجه و اخراجها تبدیل شد. ترامپ مستقیماً حداقل دستمزد پیمانکاران فدرال را تا ۶۰ درصد کاهش داد. او مشوقهای آموزشی برای مشاغل ماهر را حذف کرد و اولویت قراردادها به کارفرمایان پرداختکننده دستمزد عادلانه را لغو نمود. این تغییرات که بهظاهر برای «کارایی» توجیه میشوند، درواقع پلی برای بهرهکشی بیشتر از نیروی کار بودند.
در حوزه ایمنی کار، ترامپ دوسوم کارکنان مؤسسه ایمنی و بهداشت شغلی (NIOSH) را اخراج کرد که این اقدام بخشهای حفاظت از معدنچیان، آتشنشانان و پرستاران را نابود ساخت. اجرای قانون ضد سیلیس که برای جلوگیری از بیماریهای ریوی معدنچیان ضروری است، متوقف شد و برنامههای جهانی مبارزه با کار اجباری نیز قطع شد. ترامپ عضو هیئت روابط کار ملی را به دلیل جانبداری از کارگران اخراج کرد و ابزار چانهزنی بیش از یک میلیون کارمند فدرال را سلب نمود. این اقدامات باعث شده تا این تصویر از دولت آمریکا ساخته شود که بهجای خدمت به مردم به ابزار ثروتمندان تبدیل شده است. همان چیزی که سندرز از آن بهعنوان گرفتار شدن به «الیگارشی» یاد کرده و اوباما نیز با طرح موضوع «احداث سالن رقص در کاخ سفید» به آن دامن میزند.
تعرفههای آشفته؛ بمب ساعتی اقتصادی
سیاستهای اقتصادی ترامپ بهویژه تعرفههای یکشبه و آشفتهاش، یکی از بارزترین مصادیق شکست حکمرانی است. این تعرفهها که اغلب در یک روز اعلام، لغو و تعلیق میشوند، کسبوکارهای آمریکایی را در حالت تعلیق درآورده است. ترامپ در مارس ۲۰۲۵ تعرفه ۲۵ درصدی بر تقریباً تمام کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک، دو شریک تجاری اصلی آمریکا وضع کرد که این اقدام قیمتها را برای مصرفکنندگان آمریکایی افزایش میداد. به همین دلیل نیز بلافاصله برخی کالاها را معاف کرد تا نشان دهد در سیاست اعمال تعرفه هیچگونه برنامهریزی پیشینی وجود ندارد. در حوزه خودرو، ترامپ تعرفه جهانی ۲۵ درصدی بر خودروهای وارداتی وضع کرد که منجر به توقف تولید توسط تولیدکنندگان بزرگ شد و صدها کارگر آمریکایی را بیکار کرد.
چین در پاسخ به تعرفههای ۱۴۵ درصدی ترامپ، تمام صادرات مواد معدنی نادر و مواد کلیدی برای تولید انرژی پاک را تعلیق کرد تا ترامپ ناچار شود برای تأمین انرژی، مقررات زیستمحیطی بر تولید زغالسنگ را لغو کند. اخراجهای انبوه مهاجران نیز عرضه نیروی کار را مختل کرده و قیمت غذا و مسکن را بالا برده است. مهاجرانی که در کشاورزی و ساختوساز نقش کلیدی دارند ناگهان حذف میشوند و خلأی ایجاد میکنند که با تورم پر میشود. ترامپ تقریباً ۱۰ تریلیون دلار ارزش بازار سهام آمریکا را از روز تحلیف محو کرده است. مؤسسات مالی مانند جیپی مورگان احتمال بالایی برای رکود در ۲۰۲۵ را پیشبینی میکنند.
حمله به خدمات عمومی
ترامپ آژانسهایی مانند دفتر حفاظت مالی مصرفکننده (CFPB) را تعطیل کرد. او همچنین کمکهای تحقیق سرطان کودکان را لغو کرد. دولت آمریکا نیمی از کارکنان وزارت آموزشوپرورش را در ۱۱ مارس اخراج کرد. ترامپ یخزدگی بیش از ۲ میلیارد دلار بودجه فدرال برای هاروارد را اعلام کرد و شرط آزادسازی آن را برخورد با دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی گذاشت. رابرت اف. کندی جونیور، بهعنوان وزیر بهداشت، بسیاری از بازرسیهای ایمنی غذایی FDA را پایان داد که بر اقلام ضروری مانند فرمول شیرخشک در آمریکا نظارت داشتند.
از دستگیریهای خیابانی تا پایان شهروندی
سیاستهای مهاجرتی ترامپ یکی از جنجالبرانگیزترین جنبههای حکمرانی اوست. در روز اول، ترامپ فرمانی اجرایی امضا کرد که قانون شهروندی از تولد را پایان داد. این درحالی است که این موضوع بهمثابه حقی توسط متمم ۱۴ قانون اساسی آمریکا تضمین شده است. به همین دلیل این فرمان توسط دادگاه فدرال متوقف شد. ترامپ وضعیت قانونی بیش از ۱۲۰۰ دانشجو در سراسر آمریکا را ناگهان لغو و ویزاها را باطل کرد؛ اما دولت این رویکرد را پس از چالشهای دادگاهی متعدد، تعلیق کرد.
شهروندان آمریکایی نیز قربانی شدهاند، زیرا سیاستهای مهاجرتی بر اساس ظاهر عمل میکنند و هر آن ممکن است شهروندی به داخل ون منتقل شده و از آنجا به اردوگاههای بازداشت موقت و درنهایت بیرون از آمریکا منتقل شود. همچنین تعداد گردشگران خارجی واردشده به ایالات متحده بیش از ۱۰ درصد از سال گذشته کاهش یافته، زیرا بازدیدکنندگان بینالمللی از آزاردیدن به دلیل سیاستهای ضدمهاجرتی آمریکا میترسند.
تعطیلی دولت؛ نماد ناکارآمدی مطلق
در نتیجه عدم اقدام کنگره در تصویب قانون تخصیص بودجه برای سال مالی ۲۰۲۶ دولت فدرال ایالات متحده اول اکتبر ۲۰۲۵ تعطیلی خود را آغاز کرد. این تعطیلی به دلیل اختلافات حزبی بر سر سطح هزینههای فدرال، لغو کمکهای خارجی و یارانههای بیمه درمانی، رخ داده و سومین تعطیلی دولت آمریکا در دوران ترامپ است. تقریباً ۹۰۰ هزار کارمند فدرال به مرخصی اجباری فرستاده شدند و ۷۰۰ هزار نفر دیگر بدون حقوق رها گردیدند. این تعطیلی، خدمات حیاتی مانند تأمین اجتماعی را متوقف کرده است. البته چنین وضعیتی احتمالاً مطلوب ترامپ است که صرفاً از زاویه کاهش هزینههای دولت به حکومتداری مینگرد.
این وضعیت درحالی رخ داده است که ترامپ به طور آشکار سوءاستفاده اقتصادی از قدرت را در پیش گرفته و رمزارز خانوادگیاش را به نمایش میگذارد. او با ارائه تورهای VIP به افرادی که بیشترین تعداد سکه ترامپ را خریداری کنند، قیمت این رمزارز را دستکاری میکند. او درحالی فروش کلاههای ۵۰ دلاری «ترامپ ۲۰۲۸» را شروع کرده است که کارمندانش در سال ۲۰۲۵ بدون حقوق هستند. این وضعیت تصویر کاملی از بیمسئولیتی ساختار اداری آمریکاست که برای بیستویکمین بار به تعطیلی دولت این کشور انجامیده است.
منبع: روزنامه فرهیختگان