سیاست پساترامپی و ظهور زهران ممدانی
عباس عبدالخانی، پژوهشگر مسائل اقتصادی طی یادداشتی در پایگاه تحلیلی دیپلماسی ایرانی نوشت: زهران ممدانی، سیاستمدار مسلمان و فرزند مهاجران اوگانداییتبار، یکی از چهرههای نوظهور در صحنه سیاسی آمریکا است که در سالهای اخیر از دل محلات فقیرنشین نیویورک برخاست و در نهایت با کسب پیروزی تاریخی در انتخابات شهرداری نیویورک، به نخستین شهردار مسلمان بزرگترین شهر ایالات متحده تبدیل شد. او ۳۴ ساله و زاده اوگاندا و پرورشیافته در نیویورک است؛ جوانی که در هفت سالگی به آمریکا مهاجرت کرد که با تلاش و تحصیل در حوزه سیاست عمومی و فعالیتهای اجتماعی توانست به نماد امید و تحول در جامعهای تبدیل شود که سالها میان تبعیض، نابرابری و دوگانگی طبقاتی گرفتار بود.
در آستانه گذار پرآشوب سیاست آمریکا، پیروزی ممدانی را میتوان نشانهای روشن از آغاز دورهای تازه دانست؛ دورهای که بسیاری آن را «سیاست پساترامپی» مینامند. این مفهوم نه صرفاً پایان دوران دونالد ترامپ، بلکه تضعیف گفتمان هراس، انزوا و نژادپرستی پنهانی است که در سالهای اخیر فضای عمومی آمریکا را مسموم ساخته بود. انتخاب یک مسلمان مهاجر در قلب نیویورک، پاسخی اجتماعی به دههای از سیاستهای مهاجرستیز، نابرابر و پوپولیستی است که شکافهای عمیق میان طبقات، اقوام و ادیان را تشدید کرده بود.
ترامپ با اتکا بر ترس از «دیگری» و با شعار بازگرداندن عظمت به آمریکا، پوپولیسم اقتدارگرا را در ساختار سیاسی کشور تثبیت کرد. اما همانطور که هر موجی، ضدموج خود را میآفریند، ظهور ممدانی نماد تولد ضدموجی انسانیتر و اخلاقیتر است. او از دل همان جوامعی برخاست که سیاستهای ترامپ نادیده گرفته بود: مهاجران، اقلیتها، جوانان و اقشار کمدرآمد. پیام او ساده اما عمیق بود؛ بازگرداندن کرامت انسانی به سیاست.
در عرصه اجتماعی، ممدانی نماینده نسلی است که عمدتاً از نسل Z و مهاجران رنگینپوست تشکیل شده است؛ نسلی که از نابرابری، تبعیض و شکاف طبقاتی به ستوه آمده و سیاست را ابزاری برای عدالت اجتماعی میبیند نه رقابت حزبی. وعدههای او برای کنترل اجاره، گسترش خدمات عمومی و حملونقل رایگان، پاسخی مستقیم به ناکارآمدی نظام سرمایهداری آمریکایی بود که ترامپ نمایندهاش بهشمار میرفت.
اما پیروزی ممدانی بُعدی ژئوپلیتیکی نیز دارد. نیویورک، مرکز مالی و رسانهای آمریکا، از دیرباز جایگاه پرنفوذترین لابیهای صهیونیستی جهان بوده است. پیروزی فردی که آشکارا با سیاستهای اسرائیل و شخص نتانیاهو مخالفت میکند، ضربهای به سلطه دیرینه این شبکهها بود. ممدانی نهتنها از جنایات جنگی اسرائیل در غزه انتقاد کرده، بلکه وعده داده در صورت ورود نتانیاهو به نیویورک از بازداشت او حمایت کند. این موضع صریح ضدصهیونیستی، پژواکی از تغییر عمیق در افکار عمومی آمریکا، بهویژه در میان نسل جوان است که اکنون بیش از گذشته جانب عدالت برای فلسطینیان را میگیرد.
در مقایسه با ترامپ، ممدانی تصویری کاملاً متضاد ارائه میدهد: آنجا که ترامپ دیوار میسازد، ممدانی پل میزند؛ جایی که اولی از «آمریکا برای آمریکاییها» سخن میگوید، دومی از «شهر برای همه انسانها». این تقابل، نهفقط دو چهره، بلکه دو آینده متفاوت برای آمریکا را نشان میدهد: یکی در جستوجوی سلطه و طرد، دیگری در پی همزیستی و برابری.
ظهور زهران ممدانی را میتوان آغاز بازتعریف سیاست در آمریکا دانست؛ سیاستی که از هیاهوی نفرت به سمت عقلانیت اخلاقی و انسانگرایی در حرکت است. او صدای آمریکایی نوین است، آمریکایی چندقومیتی، عدالتخواه و در حال بیدار شدن از سایههای ترس و تبعیض. اگر ترامپ نماد آمریکای دیروز بود، ممدانی بیتردید نشانه آمریکای فرداست.