تو باختی! ایران نفت میفروشد
بهمن سال گذشته در هفتههای نخست ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، او با صدور یک یادداشت اجرایی خواهان تداوم کمپین «فشار حداکثری» با هدف به «صفر» رساندن صادرات نفت ایران بود. بر اساس این یادداشت، وزیر خارجه آمریکا موظف میشد «معافیتهای تحریمی موجود را اصلاح کند یا بازگرداند.» او حتی موظف شده بود برای «پیادهسازی کارزاری برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران، با وزیر خزانهداری همکاری کند.»
باگذشت بیش از ۹ ماه از اعمال این کمپین و حتی تحمیل یک جنگ ۱۲ روزه علیه ایران، آمریکاییها نهتنها نتوانستند در صادرات نفت ایران خللی ایجاد کنند که صادرات نفتی در مقاطعی جهش قابلتوجهی را نیز تجربه کرد. این را «سعید قاسمینژاد»، مشاور ارشد امور ایران در بنیاد تروریستی «دفاع از دموکراسیها» (FDD) در تازهترین مقالهاش اعتراف کرده است. او که از اصلیترین گردانندگان تحریم علیه ایران برای دولت آمریکاست، در مقاله ۵ نوامبر (۱۴ آبان) نوشت سیاستهای آمریکا در تحریم نفتی ایران شکستخورده است. اگرچه مطلبی که با عنوان «شکست اجرای تحریمهای آمریکا» در سایت این اندیشکده آمریکایی منتشر شده با هدف تحریک آمریکا به تشدید فشارها علیه ایران توسط قاسمینژاد نوشته شده، دادههای منتشرشده در آن اعتراف به این موضوع است که سیاستهای تحریمی ضدایرانی تاکنون به اهداف اصلی تعیین شده نرسیدهاند.
در این مطلب عنوان شده که «صادرات نفت ایران در اکتبر ۲۰۲۵ (مهرماه) به اوج خود رسیده است. در طول این ماه ایران ۶۶.۸ میلیون بشکه نفت صادر کرده است که به طور میانگین معادل ۲.۱۵ میلیون بشکه در روز بوده و درآمدی بین ۳.۹ تا ۴.۲ میلیارد دلار نصیب ایران کرده است.»
این میزان صادرات نفت در حالی صورت گرفته که اخیراً ایران حرکت نفتکشهای رسمی خود روی آبهای بینالمللی را نیز علنی کرده تا در صورت هرگونه تهدیدی از جانب کشورهای عضو شبکه تحریم ایران، برای پاسخ متقابل مشروعیتزایی شده باشد.
صحنه تغییر کرد
سال ۹۸ یعنی یک سال پس از نخستین کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ، واشنگتن، رژیم صهیونیستی را به میدان آورد تا با حمله به ناوگان نفتکشهای ایران، بازوی نظامی آمریکا در این کارزار باشد و مانع از صادرات نفت ایران شود. صهیونیستها که تصور نمیکردند تبعات این ماجراجویی چه خواهد بود، به چند نفتکش ایرانی حمله کردند. آنگونه که سردار شهید حسین سلامی، فرمانده وقت کل سپاه پاسداران گفته بود، در ابتدا معلوم نبود چه کسی کشتیهای ایرانی را هدف میگیرد؛ اما بالاخره ایران متوجه شد که «اسرائیل بهگونهای مرموزانه و مبهم» این کار را انجام میدهد. بر همین اساس ایران دست به اقدام متقابل زد. سردار شهید سلامی گفت: «کشتی پنجم را که زدیم دست آنها بالا رفت و گفتند نبرد کشتیها را متوقف میکنیم.» از آن روز تا امروز خیلی چیزها عوض شده است. ایران وارد فاز علنی تجارت نفتی شده و تحریمهای نفتی آمریکا را نیز به شکست کشانده؛ اما اسرائیل پای خود را در باتلاقی به نام دریای سرخ میبیند که کشتیهایش هرروز با تهدید جدیدی از سوی یمن مواجهند.
اعتراف به شکست
بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) در سال ۲۰۰۸ پروژه «انرژی ایران» را راهاندازی کرد تا راههای محرومکردن ایران از درآمدهای بخش انرژی را بررسی کند. این بنیاد نقش برجستهای در شکلدهی سیاستهای تحریمی آمریکا ایفا کرد و رویکردش در حمایت از قوانین تحریم، مورد تحسین نمایندگان دو حزب کنگره قرار گرفت، پس از تحریمهای اولیه نفتی که بهتنهایی فلجکننده نبودند، مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی FDD، در جلسه استماع کمیته فرعی امنیت ملی کنگره (۲۰۱۱) موفقیت دولت اوباما در تحریم انرژی را «جزئی» خواند و پیشنهادهایی عملی برای تحریم مؤثرتر فروش نفت ایران ارائه داد. او همچنین بر لزوم تحریم بانک مرکزی ایران و قطع دسترسی آن به سیستم سوئیفت (SWIFT) تأکید کرد. وال استریت ژورنال بعدها نوشت FDD بیشتر کارهای اساسی در این زمینه را انجام داده بود.
سال ۱۳۹۹، سعید قاسمینژاد، مشاور ارشد امور ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، پیشنهاد تحریم جامع صنعت پتروشیمی ایران را مطرح کرد و با توجه به سختتر بودن اجرای تحریمهای پتروشیمی به نسبت تحریم نفتی ۳ گام پیشنهادی را پیش روی ترامپ قرار داد با این مضمون که «نخست دولت ترامپ باید صراحتاً همه شرکتهای درگیر در صنعت پتروشیمی ایران را مشخص و تحریم کند. دوم ایالات متحده صادرات فناوری، خدمات و کالاهای مورداستفاده در این صنعت به ایران را کاملاً ممنوع نماید و سوم آمریکا هرگونه سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی ایران را ممنوع کند.» این پیشنهادها تنها بخشی از تلاشهای مداوم FDD برای تشدید فشار حداکثری بر بخشهای کلیدی اقتصاد ایران بود.کارشناسان FDD از اسفند ۹۲ تا مرداد ۹۴، ۱۷، ۱۸ بار در کنگره علیه توافق موقت و نهایی برجام شهادت داده بودند. برای درک اهمیت FDD در وضع تحریمهای ضدایرانی بد نیست بدانید کارشناسان بنیاد هرینج که بودجه آنها بیش از ۱۵ برابر بودجه FDD است و همچنین مخالف برجام هستند، بههیچوجه در کنگره ظاهر نشدهاند.
منتقدان برجام در مؤسسه آمریکن اینترپرایز نیز که بودجه آن بیش از هشت برابر FDD است، فقط یکبار شهادت دادهاند. همچنین از بین چهار شاهد که کمیته بانکی سنا در ۵ آگوست ۲۰۱۵ در هیئت تحریم علیه ایران فراخوانده بود تا شهادت دهد، دو نفر کارشناس FDD و یک شاهد دیگر در شورای مشاوران FDD بودند. با وجود این تلاشها سعید قاسمینژاد از چهرههای نزدیک به پهلوی در مطلب اخیرش برای سایت اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی» اعتراف کرده تحریمهای نفتی ترامپ شکستخورده و نتوانسته مانع از فروش نفت ایران شود.
شفافشدن حرکت نفتکشهای ایران چه پیامی دارد؟
در کنار بنیاد ادعایی دفاع از دموکراسی، سازمان ضدایرانی اتحاد علیه ایران هستهای (UANI) نیز بهعنوان بال دیگر لابی تحریم علیه ایران فعالیت میکند. این سازمان ضدایرانی تحریم شبکه نفتکشهای وابسته به ایران را بهعنوان یکی از بخشهای اصلی فعالیتهای خود انتخاب کرده و در این باره به دولتهای غربی مشورت میدهد. وجود چنین لابیهایی باعث شد در سال ۸۹ قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود. مطابق این قطعنامه اجازه بازرسی کشتیهای ایرانی که در آبهای آزاد حرکت میکنند به کشورهای جهان داده شده بود؛ اما ترس از مواجهه با ایران باعث شد این بند چیزی بیشتر از یک متن روی کاغذ نباشد؛ اما در ادامه آمریکا برای مانعتراشی در کشتیرانی و صادرات نفت ایران جنگ نفتکشها را نیز علیه ایران کلید زد.
۱۷ شهریور ماه ۱۴۰۳ سرلشکر شهید سلامی در جریان بازدید رئیسجمهور از قرارگاه خاتمالانبیا به این موضوع اشاره کرد و گفت که «پس از آنکه انگلستان نفتکش ایران را در تنگه جبلالطارق توقیف کرد، ایران نیز یک کشتی انگلیسی را در اختیار خود درآورد و همین امر موجب عقبنشینی و بازپسدادن نفتکش ایران شد.» چنین مواجهاتی باعث شده بود ایران سالها فعالیت کشتیرانی خود را در پشتپرده دنبال کند.
پس از فعالسازی مکانیسم ماشه و احیای قطعنامههای ۶گانه از جمله ۱۹۲۹ که بار دیگر موضوع بازرسی کشتیها را مطرح میکرد، ایران حرکت بخشی از ناوگان کشتیرانی خود را علنی کرده تا این پیام را بدهد که در مقابل تشدید تنش از باب مقابله وارد خواهد شد. در این راستا علنی کردن حرکت کشتیهای وابسته به ایران باعث میشود در صورت هدف قرار گرفتن هریک از آنها جهت مشروعیتبخشی به پاسخ متقابل دادههای قابل مشاهده و ارائه به تمام دولتها وجود داشته باشد.
در همین راستا اواخر مهرماه سال جاری مؤسسه تانکرتراکرز که مرجع بینالمللی ردیابی نفتکشهاست طی خبری مدعی شد که «اکثر نفتکشهای با پرچم ایران برای نخستینبار پس از هفت سال و نیم، دادههای واقعی موقعیت خود را از طریق سامانه AIS و بدون جعل اطلاعات مخابره کردهاند.»
مهمترین دستور کار توقف صادرات نفت ایران خروجی نداشت
مطابق آنچه سعید قاسمینژاد در مطلب اخیر خود برای بنیاد ادعایی دفاع از دموکراسی به آن اعتراف کرده است چین ۹۰.۶ درصد از کل صادرات نفت ایران را به خود اختصاص داده و مقادیر باقیمانده از طریق امارات (۶.۷ درصد)، سنگاپور (۱.۵ درصد) و یمن (۰.۴ درصد) جابهجا شدهاند. این میزان صادرات نفت ایران به چین در حالی بوده است که ترامپ در اظهاراتش به هنگام امضای یادداشت اجرایی ضدایرانی گفته بود: «ما حق داریم فروش نفت ایران را به سایر کشورها متوقف کنیم.» در راستای همین سیاستها آمریکا تاکنون چندین بندر و شرکت کشتیرانی چینی را تحریم کرده است.
اواخر مهرماه وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد بیش از ۵۰ فرد، نهاد و کشتی، از جمله یک پالایشگاه مستقل چینی و یک پایانه نفتی چینی را به دلیل مشارکت در تسهیل تجارت نفت و گاز مایع (LPG) ایران تحریم کرده است. با وجود چنین تحریمهایی چین از موضع خود در مورد همکاری اقتصادی با ایران عقب ننشست. ۱۸ مهرماه سخنگوی وزارت امور خارجه چین در یک نشست خبری گفت که «چین از ایالات متحده میخواهد به استفاده از تحریمها پایان دهد» و افزود: «چین از امنیت انرژی خود دفاع خواهد کرد.»
گوئو جیاکون همچنین تأکید کرد که کشورش «اقدامات لازم را برای حفاظت از حقوق قانونی شرکتها و شهروندان چینی انجام خواهد داد.» چین همچنین در اقدامی همسو با ایران و روسیه در جریان اقدام شورای امنیت مبنیبر فعالسازی مکانیسم اسنپبک و بازگشت قطعنامههای ششگانه ضدایرانی اعلام کرد این اقدام شورای امنیت را به رسمیت نمیشناسد.
پکن بهعنوان عضو دائم شورای امنیت با این اقدام خود عملاً مقابل این شورا ایستاد تا این پیام را داده باشد که برای تداوم تعاملات تجاری خود با تهران مشروعیت قائل بوده و آن را خلاف قواعد بینالمللی نمیداند.
فرصتهای دیگری برای فعالیتهای ضدتحریمی
در فضایی که روزبهروز کشورهای بیشتری به انجمن کشورهای تحریم شده غرب اضافه میشوند، فرصت خوبی برای ورود کانالهای واسطه به تجارت انرژی فراهم میآید. تحریمهای اعمالی اروپا علیه واردات انرژی از روسیه معضلاتی برای این قاره به وجود آورده است. رفتن به سمت مسیرهای موازی واردات انرژی همچون هند، ترکیه و غرب آسیا با این هدف صورت گرفته که کسری منابع انرژی جبران شود؛ اما این مسیرها نیز به حذف روسیه نینجامیده و اروپا ناچار است همچنان نفت و میعانات موردنیاز خود را از طریق روسیه و البته با پرداختن پورسانت کشورهای واسطه تأمین کند.
بعد از هند و ترکیه اخیراً عربستان نیز به جمع واسطهگران تجارت انرژی بین روسیه و اروپا پیوسته است. خبرگزاری بلومبرگ به نقل از مرکز دادههای آماری «کپلر» مینویسد ریاض در ۱۰ روز اول ماه مارس نزدیک به ۲.۵ میلیون بشکه گازوئیل از روسیه وارد کرده که بسیار بیشتر از هر زمان دیگری در شش سال گذشته بوده است. افزایش خرید گازوئیل به نسبت نیاز هرساله عربستان به این معنی است که ریاض در حال واسطهگری انرژی بین روسیه و اروپاست.
شاید برخی فکر کنند ایران به دلیل حضور در جمع کشورهای تحریم شده از امکان واسطهگری محروم است؛ اما باید گفت که تهران به دلیل سالها زیست تحریمی شبکه خوبی برای فروش نفت خود به راه انداخته است. شبکهای که میتواند در راستای کمک به صادرات انرژی سایر کشورهای تحریم شده همچون روسیه و ونزوئلا به کار گرفته شود. علاوه بر چنین شبکهای ظرفیت پالایشگاهی و پتروشیمی ایران فرصت خوبی برای تبدیل نفت و گاز به محصولات دیگر را فراهم میآورد که بازار صادراتی بیشتری داشته و در مقابل تحریم مقاومت بهتری دارند.
این ظرفیت علاوهبر فراهمکردن مسیر تحریمزدایی میتواند در راستای ورود به بازار واسطهگری انرژی نیز به ایران کمک کند به همین دلیل بنیاد (FDD) در پروژه تحریم انرژی ایران تحریم شرکتهای پتروشیمی را نیز در دستور کار قرار داده و برای اجرای آن به دولتهای آمریکا دستور کار مشورتی ارائه میدهد.