جنگ تحمیلی که شروع شد به گروه چریکی جنگ‌های نامنظم سردار شهید دکتر چمران پیوست.

یک بار ترکش خمپاره به دستش اصابت کرد و به منزل آمد ، قرار نداشت و خیلی زود به جبهه برگشت و در پاسخ خانواده که تو نمی توانی بجنگی گفت: با همین دست مجروح می توانم نزد ابوالفضل عبـاس (ع) بروم .

چنـد روز پس از آن در منطقه سر پل ذهاب در حال پاکسازی میدان مین مجروح و یڪی از انگشتان خود را از دست داد و هنگامی که دوستانش از او خواستند به بهداری برود قاطعانه پاسخ داد : وقتی به بهداری می‌روم که لااقل سرم جدا شده باشد. چند دقیقه طول نڪشید که با گلوله توپ دشمن بعثی سر خود را تقدیم اسلام کرد.

در روز عاشورا متولد شده بود و در روز اربعین حسینی درحالیکه مانند مولایش حسین ابن علی علیه السلام سری در بدن نداشت به کاروان شهدا پیوست و کربلایی شد.

✍ راوی : مادر شهید

انتهای پیام/