روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این ارزیابی را نشریه فارینپالیسی، «دانیل بایمن» (استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا و کارشناس ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی اسرائیل) منتشر کرد. بایمن مینویسد: تجربههای پیشین اسرائیل نشان میدهد حزبالله با وجود ترور رهبرانش هرگز ضعیفتر نشده و همواره خود را در مبارزه مستقیم با اسرائیل قوی و مصمم نشان داده است.
رویکرد خشونتآمیز اسرائیل در غزه منجر به ویرانی بسیار گسترده و افزایش تلفات غیرنظامیان در آن شد و همچنین خسارتهای جانی و مالی گسترده به لبنانیها را موجب شد. اسرائیل نشان داده که از حملات گستردهتر به لبنان که میتواند صدمات بیشتری به مردم و دولت این کشور وارد کند، هیچ ابایی ندارد و این، احتمال بحرانیتر شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی این کشور را افزایش میدهد. با این حال رویکرد کنونی اسرائیل برای تضعیف حزبالله و مجبور شدن آن به آتشبس، ممکن است موجب تحریک بیشتر این گروه برای اقدامات گستردهتر علیه اسرائیل شود. حزبالله تاکنون تنها یک جنگ محدود علیه اسرائیل انجام داده و تنها از تعداد کمی از تسلیحات خود استفاده کرده است، اما این بردباری ممکن است به زودی تغییر کند.
آیا اسرائیل با ترور رهبر حزبالله، ممکن است در مسیر شکست در برابر این جنبش قرار بگیرد؟ ترور سیدحسن نصرالله و دیگر فرماندهان ارشد این گروه در هفتههای اخیر بخشی از تغییر چشمگیر رویکرد رژیم اسرائیل در قبال این جنبش مقاومت لبنانی است. راهبرد دیرینه این رژیم در تلاش برای بازدارندگی حزبالله، جای خود را به راهبرد دیگری داده است. اسرائیل با بمباران بیرویه مواضع حزبالله در تلاش است تا این بازیگر را خود عقب رانده و در موضع ضعف قرار دهد. اسرائیل بهزعم خود امیدوار است تا حزبالله با خروج رزمندگانش از منطقه مرزی اسرائیل موافقت کند و سپس آتشبس گستردهتری را بپذیرد، آتشبسی که اسرائیل را قادر میسازد تا ۶۰هزار اسرائیلی فراری از مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی را به مناطق مسکونی بازگرداند.
اما اسرائیل درگیر محاسبات اشتباهی شده است. درست است که حزبالله ضربه سختی خورده و این امکان وجود دارد در کوتاهمدت گزینه عقبنشینی تاکتیکی را برگزیند، اما این جریان به هیچ روی از نظر راهبردی عقبنشینی نخواهد کرد. اصولاً ماهیت حزبالله و چینش کادر رهبری و فرماندهی این گروه به گونهای است که باید در مقابل اسرائیل بایستند؛ در واقع، حزبالله به عاملی بازدارنده در برابر اسرائیل تعریف شده است. برهم زدن تشکیلات نظامی حزبالله نیز به هیچ روی امکانپذیر نیست. حزبالله، جنبشی اعتقادی و رزمی است که هر دو این عوامل به شدت در تار و پود ملیگرایی لبنان تنیده شدهاند و رهبری فرهمند سیدحسن نصرالله نیز این عوامل را به خوبی به هم پیوند داده است.
از سوی دیگر، تجربه اسرائیل به خوبی نشان داده است حتی گروههای بسیار کوچکتر از حزبالله نیز بارها توانستهاند ضربات سختی به این رژیم وارد کنند. حماس حتی با توجه به سالها محاصره همهجانبه از سوی اسرائیل، توانست عملیات بسیار پیچیدهای را علیه اسرائیل رقم زند. پس، با توجه به اینکه در گذشته، حزبالله خود را قوی و مصمم نشان داده است، بعید به نظر میرسد تن به خواستههای اسرائیل بدهد. جنبشهایی با ساختار حزبالله به ندرت با کنار رفتن رهبری کلیدی، حتی رهبر قدرتمندی مثل نصرالله، شکست میخورند. اسرائیل در دهههای اخیر، بسیاری از رهبران مقاومت در منطقه را ترور کرده، اما هرگز نتوانسته راه مبارزه را مسدود کند. گروههایی که به خوبی نهادینه شدهاند، اغلب دارای رویکردی عمیق و برنامههای جانشینی روشن هستند، گزارههایی که نابودیشان را از طریق کنار زدن سر رهبری سختتر میکند. اگرچه اسرائیلیها مکرراً شخصیتهای ارشد حماس را ترور کردند، این سازمان تحت رهبران جدید سازماندهی شد و به جنگ ادامه داد. نصرالله مدتها هدف جوخه ترور اسرائیل بود و تقریباً بهطور قطع برنامهای برای جانشینی داشت که گروه را قادر میسازد به راه خود ادامه دهد. به علاوه، این ترورها میتواند مواضع گروههای مقاومت را در مقابل اسرائیل سرسختانهتر کند. اسرائیل در سال ۱۹۹۲، سیدعباس الموسوی، سلف سیدحسن نصرالله را ترور کرد. اما جنبش با روی کار آمدن سیدحسن نصرالله با قدرت بیشتری ادامه یافت و حتی توانست به اشغال هجدهساله اسرائیل در جنوب لبنان پایان دهد. این جنبش رفتهرفته تقویت شد و به ارتشی در کلاس ملی تبدیل گشت. از سوی دیگر، حزبالله از متحد منطقهای همچون ایران برخوردار است که در امور مستشاری و راهبردی میتواند به این بازیگر کمک کند.
ارسال نظرات