مانع کوچکی که نمی‌گذارد مشکلات اقتصادی حل شود!

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهره‌های نزدیک به جریان چپ به تازگی و در یکی دیگر از سخنرانی‌های مطوّل خود به نقد ساختار اقتصادی ایران پرداخته است.

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهره‌های نزدیک به جریان چپ به تازگی و در یکی دیگر از سخنرانی‌های مطوّل خود به نقد ساختار اقتصادی ایران پرداخته است.

مؤمنی که از دلار ۴ هزار تومانی تا ۶۰ هزار تومانی به میزان قدرت خرید انتقاد دارد و در تورم پایین یا بالا اما معتقد است مردم ایران به اندازه کافی گوشت نمی‌خورند؛ در سخنرانی اخیر خود نسبت‌هایی به ساختار قدرت و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران داده است که در ادامه آنها را به روایت جماران می‌خوانید:

_ بزرگترین کاستی در میان حکومتگران گرامی برای اداره خردورزانه جامعه این است که آنها به گونه ای عمل و قاعده گذاری می کنند که گویی هیچ درک روشنی از عواقب شوم و فاجعه‌ساز فقر و نابرابری ندارند.

_ حکومت گرامی در عمل نشان داده که گویی درک بایسته ای از آثار فاجعه ساز سیاستهای فقر زا و نابرابرساز ندارد.

_ گویی بخش قابل اعتنایی از ساختار قدرت، کاملا به تسخیر مافیاها درآمده است.

_ فاجعه سازی غفلت، جهل و فساد در دولتهای کنونی، برای امروز و فردای ایران، چند صد برابر غفلتها و فسادهایی است که که در قاجار و پهلوی اتفاق افتاده است.

_ و از آن شرم آورتر، نحوه مواجهه نظام تصمیم گیری ما با این پدیده است که به جای حل و فصل بنیادی آن، رویه های ظاهرسازانه و بعضا فریبکارانه را نسبت به شیوه های اصولی در جهت گیری ها ترجیح داده است.

_ یکی از ضعیف ترین و بی تعهد ترین کشورهای دنیا ایران است و در این زمینه که بار اصلی هزینه های آموزش و پرورش را بر دوش مردم می اندازد، ایران جزء بدترین کشورهای دنیا است.

_ مسئولیت گریزی حکومت در زمینه آموزش فقرا

_ ببینید چقدر تکان دهنده و مشکوم است که می گویند ارز دارو و تجهیزات پزشکی با محدودیت روبرو است، اما شما می توانید یک میلیارد دلار ارز برای واردات خودروی لوکس تخصیص دهید! ببینید اینکه می گویم شائبه تسخیرشدگی بخشهای قابل اعتنایی از نظام تصمیم گیری کشور به دست دلالها، واردات چی ها و رباخوارها است چقدر عریان است!

_ تا این لحظه اهتمام مشخصی به برخورد برنامه ای با اداره کشور مشاهده نکردیم.

 

*واقعا از کدام حیث علمی یا سیاسی یا اقتصادی باید شنوای چنین حرف‌های ناروایی در یک سخنرانی اقتصادی و از سوی شخصی باشیم که مدعی دلسوزی است!

جهنم برساخته در لسان آقای مومنی که گویا از حکومت قجر هم بدتر است آیا با واقعیت تطابق دارد!؟ و مثلا آیا حکومت ایران که قیمت سوخت و برق و گاز و مالیات و کالری و درمان را پایین نگه داشته؛ به فکر فقرا نیست؟

جالب است که این بدگویی‌های بی‌مبنای مؤمنی در اقتصاد به سادگی هرچه تمامتر نمی‌گذارد سخنان خوب و درست او شنیده شود.

چنانکه مؤمنی در بخشی از همین سخنرانی پیرامون قیمت بنزین، به درستی تأکید می‌کند که مخالفتش با گرانی سوخت به معنای این نیست که قیمت بنزین باید تا ابد ثابت بماند بلکه باید پیوندهای مسئله و کشش تورمی آن مورد توجه و برنامه‌ریزی قرار گیرد.

لکن پر واضح است که این تحلیل درست دکتر مؤمنی پیرامون قیمت بنزین اما تحت تأثیر بدگویی‌های او علیه دولت و حکومت و اقتصاد و واقعیت ایران قرار می‌گیرد و آنطور که باید و شاید دیده و قضاوت نمی‌شود.

آنچه در این فضا باید مورد تأکید قرار گیرد این است که اگر قرار است ایرادی در اقتصاد و جامعه و حکومت اصلاح شود؛ شرط اول‌قدم آن است که موانع ریز و ایرادهای کوچک و جزئی و شخصی را رفع کنیم.

همچنان فرض ما اینست که دکتر مؤمنی از روی دلسوزی و دردمندی چنین سخنانی را بر زبان آورده‌اند لکن امید است که با اصلاح سخن و دور شدن از فضایی که موجب تخریب ذهنی مخاطبان و ایجاد خطراتی بزرگتر از مشکلات اقتصادی می‌شود؛ شاهد منطقی شدن فضا و عزیمت به سمت اصلاح جامعه پس از اصلاح خویشتن باشیم.

ارسال نظرات

;