پایین تر از سقف تنش هسته ای مولفه امنیت و تسلیحات نظامی و موشکی و متغیرهای دیگه هرکدام متناسب با اثربخشی خودشون باید بازدارندگی نقطه ای و مرحله ای رو خلق کنند.
قدرت نظامی اگه منجر به تولید قدرت ملی نشه یعنی اگه ما نتونیم بازدارندگی نظامی رو به دستاوردهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بسط بدیم اون بازدارندگی عمر طولانی نخواهد داشت.
این قانونی کلی و وحی منزل نیست البته
بارم عرض بکنم اینها جنبه های مختلفی است که عرض می کنم
اینکه ایران تصمیم به ساخت سلاح اتمی بگیره یانه در یک سال و نیم آینده روشن میشه اما ایده آل منطقه ای آمریکا چیه؟ به این فکر کنیم که آیا انتخاب آمریکا این نیست که تهران رو به سمت ساخت سلاح اتمی ببره و منطقه رو ازش بگیره؟ رقابت تسلیحاتی در چنین شرائطی معنا پیدا می کنه
موازنه هسته ای میان ایران و اسرائیل در شرائطی که حضور ایران در لبنان و سوریه و عراق وجود نداشته باشه چه تهدید وجودی برای اسرائیل داره اونم سلاحی که برای استفاده نکردن هست؟اینجوری دیگه فرضیه نابودی اسرائیل هم برای همیشه باید کنار بزاری چراکه عمق منطقه ای دیگه ای هم نداری که به صورت نیابتی بخوای اسرائیل رو از بین ببری.
این صرفا یه فرضیه است که بهش فکر کنیم که سقف متصور امریکایی ها برای ما اینه که اولویت شون هسته ای نشدن تهران هست و ممکنه از ابزارهای خودشون برای از بین بردن برنامه هسته ای ایران یا طرح سیاسی جدید اقدام کنند. اما اگه نشد یا نتونستند برنامه هسته ای ایران رو از بین ببرن مساله ای که عرض کردم قابل تامل خواهد بود.
صحبت های کیسینجر و جورج فریدمن و سایر کارشناسان آمریکایی متوجه نفوذ منطقه ای ایران بود
آیا قراره هم منطقه رو از دست بدیم و هم به سلاح هسته ای دست پیدا نکنیم؟ طبیعتا این مهم ترین فرضیه است که جنگ بزرگ رو نشون میده؟
یا اینکه تهران در نهایت میتونه هسته ای بشه اما در لبنان و سوریه و عراق تضعیف خواهد شد؟ فرضیه دیگه اینکه وقتی تهدید به ساخت سلاح هسته ای عملا اثر خود را از دست داده و اتحادیه اروپا و آمریکا نگران این تهدید ها نیستند نشانه های مهمی داره که شما باید ببینی اولویت شما همون عمق استراتژیکی هستش که در عراق و سوریه و لبنان وجود داره و اکنون باید ازآن دفاع کنیم.
ارسال نظرات