در مقابل مشکلات خیلی صبور بود و سعی میکرد برای رفع آنها به اهلبیت(ع) توسل داشته باشد. دلسوخته اهلبیت(ع) بود. گواه این موضوعگریهها و نالههای جانسوزش در هیئتها و روضهها بود.
در پیادهروی اربعین ذکر نوحه آماده کرده بود و نوشته بود روی کاغذ و به همه بچهها داده بود. در راه با هم دم میگرفتند و سینه میزدند و میخواندند.
به همه ائمه(ع) ارادت داشت، ولی ارادتش به حضرت زهرا(س) جور دیگری بود. ارادت شهید به حضرت زهرا(س) و زهرایی بودنش شهره خاص و عام است. همیشه به مداحهای هیئت میگفت آخر مجلس را با نام حضرت زهرا(س) تمام کنید.
️در اردوهای جهادی به دوستانش میگفت هر کس از این بچههای روستا که خوب کار کرد و خواستید تشویقش کنید، سربند یا فاطمهالزهرا را به پیشانیش ببندید.
️طبق گفته یکی از همرزمانش در سوریه مدام درخواست روضهخوانی حضرت زهرا(س) را مینمود و در موقع اقامه روضه به نحویگریه میکرد که شانههایش میلرزید.
ارسال نظرات