نقش درخشان امام باقر(ع) در روشن سازی افکار عمومی دانشمندان اسلامی

پدر بزرگوار باقرالعلوم(ع) ، امام سجاد (ع)؛ و مادر ایشان «ام عبدالله» دختر امام حسن مجتبی (ع) است. بنابراین امام باقر (ع) هم از جهت پدر و هم از جهت مادر، فاطمی و علوی است.

 امروز اول رجب المرجب سالروز میلاد با سعادت حضرت امام محمد باقر (ع) پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت است.

امام محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع) در اول ماه رجب سال ۵۷ هجری قمری مصادف با روز جمعه در مدینه منوره چشم به عالم گشود و جهان را به قدوم خود درخشان ساخت. [۱]

پدر بزرگوار ایشان، امام سجاد (علیه السلام)؛ و مادر ایشان «ام عبدالله» دختر امام حسن مجتبی (ع) است. بنابراین امام باقر (علیه السلام) هم از جهت پدر و هم از جهت مادر، فاطمی و علوی است. [۲]

امام محمدباقر (ع) سرآمد همه بنی هاشم در علم و زهد و تقوا در زمانه خود بود و دوست و دشمن به مقام علمی و اخلاقی او گواهی می‌دادند. ایشان با موقعیت شناسی از ضعف خلفای اموی وقت، نهایت استفاده را برد و به نشر علوم و معارف الهی پرداخت و بن بست‌های علمی را گشود و زمینه را برای شکوفایی دانش در زمان امام صادق (ع) مهیا کرد. رجال و شخصیت‌های علمی آن روز- حتی بزرگان اهل تسنن و تنی چند صحابه رسول خدا که هنوز در قید حیات بودند – همه از محضر علمی ایشان استفاده می‌کردند.

حضرت باقرالعلوم (ع) شاگردان برجسته‌ای در زمینه‌های فقه و حدیث و تفسیر و دیگر علوم اسلامی تربیت کرد که هر کدام وزنه علمی بزرگی به شمار می‌رفت. شخصیت‌های بزرگی همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابو بصیر، برید بن معاویه عجلی، جابر بن یزید، حمران بن اعین، و هشام بن سالم از تربیت یافتگان مکتب آن حضرت‌اند.

امام باقر (ع) پیشوای پنجم شیعیان طی مدت امامت خود، در شرایطی نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح نمود و جنبش علمی دامنه داری به وجود آورد که مقدمات تأسیس یک «دانشگاه بزرگ اسلامی» را که در دوران امامت «امام صادق (علیه السلام)» به اوج عظمت رسید، پی ریزی کرد.

وضعیت اخلاقی جامعه زمان امام باقر علیه السلام، دچار سقوط و انحطاط شده آن هم به دلیل اینکه بنی‌امیه زمام حکومت را در دست گرفته و به مرور زمان اندیشه‌ها و افکار مبتنی بر تداوم حکومت خودشان را در میان مردم رواج می‌دادند و افرادی وابسته آن‌ها را تقویت می‌کردند. از طرفی خود حکومت نیز در یک دوره تاریخی خاصی قرار گرفته بود، در دوره امام باقر (ع) حکومت بنی‌امیه تضعیف شده بود، به این معنی که نزاع در میان حکام شدت یافته بود و عمر حکومت‌ها بسیار کوتاه شده بود، چراکه آنها بر علیه خودشان نیز دائماً در حال توطئه بودند و همین امر باعث شده بود که فشار بر جامعه و مخالفان، در این دوره کاهش پیدا کند.

فساد امویان، هرروز گسترده‌تر از روز قبل می‌شد و این یکی از مسائل و مشکلاتی بود که در عصر امام باقر (ع) وجود داشت. در این فضای فرهنگی، گروه‌ها و فرقه‌های انحرافی از جمله گروه‌های فکری جبرگرایی فعالیت می‌کردند. بنابراین یکی از مهمترین معضلات دوران امام باقر (ع) انحرافات فکری بود که در اسلام شکل گرفته بود، و به ویژه در جامعه بنی‌امیه که حتی لعن امیرالمومنین (ع) را در نمازهایشان مطرح و این ماجرا حدود ۱۰۰ سال ادامه داشت.

این موارد باعث شده بود که مردم از مسیر درست و تفکر صحیح دینی فاصله بگیرند. از سوی دیگر چون از زمان‌های قبل منع حدیث را داشتند و منبع معتبری برای دسترسی به احادیث وجود نداشت، هرکس به میل و سلیقه خود از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نقل قول می‌کرد و به نوعی یک بی بند و باری روایتی در بحث تبلیغ دین ایجاد شده بود. این مسئله باعث شد در آن زمان از نظر دینی انحراف فکری عمیقی بین مسلمین ایجاد شود و بهانه‌ای حتی به دست غیر مسلمین بیفتد که بتوانند علیه اسلام و مسلمین تبلیغ کنند. این فساد در جامعه سبب شد که بی بند و باری اخلاقی و تعرض به مال و اموال دیگران نیز در جامعه گسترش یابد.

جهاد فرهنگی امام باقر (ع)

حضرت باقرالعلوم (ع) در دوره‌ای امامت خویش را آغاز کرد که جامعه‌ی اسلامی در وضع فرهنگی نا به سامانی به سر می‌برد و عرصه‌ی فرهنگی جامعه، گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتی و درگیری‌های مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود. فروکش کردن تنش‌های سیاسی پس از واقعه‌ی عاشورای سال ۶۱ هجری، همچنین شکست برخی احزاب سیاسی مانند «عبدالله بن زبیر» سبب یکپارچگی حاکمیت بنی‌امیه شده بود، ناگزیر بسیاری از دانشمندان از صحنه‌ی سیاسی دور شده بودند و حرکت گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علمی با بحث و بررسی درباره مسائل گوناگون آغاز شده بود.

این رویکرد گسترده به مسائل فقهی و بحث و تبادل نظرهای علمی در این برهه و پیدایش مکتب‌ها و سبک‌های مختلف علمی پس از مدت‌ها رکود، رونق فراوانی به بازار علم بخشید. به واقع، نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازی افکار عمومی دانشمندان اسلامی و به ویژه خردورزان شیعه، بسیار دارای اهمیت و برتری است. در دوره امامت امام باقر (ع)، گام مهم و به سزایی در راستای تبیین آرا شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد.

از سوی دیگر، گسترش افکار آلوده یهود و سیطره‌ی نظریات فرقه‌ی مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و… حیات فکری شیعه را با خطر رو به رو کرده بود و البته مرجعیت علمی شایسته‌ای چون امام باقر (ع)، تفکرات خطرناک این فرقه‌ها را تا حد قابل توجهی منزوی ساخت. امام باقر (ع) آفتاب عالم تاب دانش بود. در بیان برتری و بزرگی جایگاه علمی امام همین بس که بیشترین حدیث در بین جوامع حدیثی شیعه، از آن امام همام و فرزند برومند و خردمندش امام صادق (ع) است و این خود بزرگ‌ترین گواه در برجستگی شخصیت علمی ایشان به شمار می‌رود.

در آن وضعیت سیاسی مهم‌ترین اقدام امام (ع) در آن زمان قلم و دوات و تعلیم و تربیت شاگردان الهی و پرورش فقیهان و دانشمندانی بود که بتوانند مبیّن و مبلّغ آرای اهل بیت علیهم السلام در جامعه اسلامی باشند. در آن روزگار، بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دسته‌ای از آنان در کنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه‌ی زیادی به فراگیری و بهره مندی از دانش امام نیز نشان می‌دادند.

آن گونه که از کتاب‌های رجالی فهمیده می‌شود، نام بسیاری از اشخاصی که رابطه‌ی تنگاتنگی با امام داشته‌اند، جز اصحاب او نیست. دیدگاه‌های ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژه ای بر مردم گذاشت و بسیاری از تهدیدها و خطرات را از تفکر شیعی دور کرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونی که در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرویدگان به این مکتب رو به فزونی گذارد. در احادیث شیعی نیز توجه گسترده‌ای به این موضوع در سخنان امام باقر (ع) شده است.

سلام من را به او برسان

علمای اهل سنت نقل کرده‌اند عبدالله بن عطاء که از معاصرین امام باقر علیه السلام بود در توصیف حضرت، چنین بیان داشته است: دانشمندان و علما را نزد هیچکس کوچک‌تر از آنچه نزد ابو جعفر (امام باقر) بودند ندیدم. وی در ادامه می‌افزاید: مشاهده کردم دانشمندی همچون حکم [بن عتیبه] مانند یک شاگرد در نزد او بود و زانوی ادب می‌زد. [۳]

ابن ابی الحدید معتزلی هم نقل می‌کند که: امام باقر علیه السلام، بزرگ فقهای اهل حجاز بود و مردم از او فقه را آموختند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وی را به «باقر» ملقب گرداند و به جابر فرمود: تو فرزندم [محمد باقر] را درک خواهی کرد؛ پس سلام مرا به او برسان. [۴]

محی الدّین نووی وی که از علمای بزرگ شافعی است در تشریح علم امام باقر (علیه السلام) می نگارد: ابوجعفر معروف به باقر بود و او را به این عنوان نامیدند چون علم را شکافت و اصل علم و علوم پنهان و مخفی را می‌شناخت. او شخصی با عظمت و امامی تام و کامل در فضل و فضیلت بود. [۵]

ابن خلکان این اندیشمند نامی اهل سنت در توصیف امام باقر (علیه السلام) این گونه نگاشته است: «وی فردی عالم و آقایی بزرگ بود و به او باقر گفته می‌شد چرا که علم را توسعه داد .»[۶]

شمس الدین ذهبی، این عالم پرآوازه اهل تسنن در ستایش امام باقر می‌گوید: «او یگانه گیتی بود که علم و عمل، سیادت و شرافت، اعتماد و وقار را در خود جمع کرده بود. وی به باقر شهرت یافت چون علم را شکافت و او امامی مجتهد و تالی کتاب خدا بود .»[۷]

وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا

سلام و درود خدا بر او، در روزی که چشم به دنیا گشود و در روزی که چشم از دنیا فرو بست و در روزی که دوباره برانگیخته خواهد شد.

پی نوشت
[۱] مسار الشیعة، ص ۵۶.
[۲] المناقب و المثالب، ص ۳۲۷.
[۳] حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج ۳، ص ۱۸۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۵، ص ۲۷۸.
[۴] شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۱۶۴.
[۵] تهذیب الاسماء و اللغات، ج ۳، ص ۱۰۳.
[۶] وفیات الأعیان و انباء أبناء الزمان، ج ۴، ص ۱۷۴.
[۷] سیر أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۰۱.
[۸] الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۸۶.

ارسال نظرات

;