مرد روزهای سخت
سیّد حمید از ابتدا مبالغی را برای کارهای خير کنار میگذاشت و بعد بهم میگفت اگر اجازه میدهيد این مبلغ را برای یک بندهخدایی بذارم تا قــدمِ خيــری که برمیدارد با رضـایت کامــل انجــام شــود
اگر احساس میکرد فردی نياز دارد از لذّتهای دنيوی خود میگذشت و به آن بنـــدهخـــدا میبخشيــد تا خيـرش به آن بندهخدا برســــد سیّد میگفت حجّ من شادی دل بندهی خداست حجّ من، کفش پای بچهیتيم است
️خيررسانی شيوه هميشگیاش بود اما پس از شهادتشان بود که من به خيلِ کارهای شایسته و خالصانهشان پیبُردم وَ توانستم ایشان را بهتر بشناسم
راوے: همسر شهید
ارسال نظرات