در روزهای گذشته، جمعی از فرزندان شهدای حضانتی پس از سالها سختی و رنج، در همایشی در مشهد مقدس گرد هم آمدند تا لحظاتی را در کنار یکدیگر سپری کنند، از خاطرات تلخ و شیرینشان بگویند و همدلی را تجربه کنند. این همایش، که به اشتباه همایش فرزندان شهدای شاخص معرفی شد، در واقع گردهمایی بزرگ فرزندان شهدای حضانتی بود؛ عزیزانی که در کودکی نهتنها پدر خود را از دست دادند، بلکه به دلایل مختلف از حضور مادر نیز محروم شده و سالهای سختی را در پرورشگاهها، خانه اقوام یا مراکز نگهداری گذراندهاند.
فرزندان شهدای حضانتی، نماد استقامت و مظلومیت قشری از جامعه ایثارگری هستند که به دلیل شرایط خاص زندگی، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. این عزیزان که در گذشته با سختترین مشکلات معیشتی، روحی و اجتماعی دست و پنجه نرم کردهاند، امروز باوجود تمام ناملایمات، در مدارج عالی علمی، اجتماعی و شغلی قرار دارند و همچنان در مسیر زندگی، با امید و صبر پیش میروند.
اما بیمهری و نادیده گرفتن این عزیزان همچنان ادامه دارد. انتشار مطالب نادرست و هجمههای بیاساس از سوی برخی افراد، زخمهای کهنه آنها را تازه کرده است. کسانی که باید یار و همراه این فرزندان شهدا باشند، بهجای همدلی، دلهایشان را شکستهاند و با نشر اکاذیب، آنها را در معرض قضاوتهای نادرست قرار دادهاند.
یکی از فرزندان شهدای حضانتی که خود سالها طعم یتیمی، آوارگی، کارتونخوابی و بیمهری را چشیده است، در یادداشتی پر از درد و گلایه، از شبهایی که ۴۲ سال است با گریه به صبح رسانده سخن گفته و از اینکه هنوز هم باید شاهد نادیده گرفته شدن و بیانصافیها باشد، ابراز ناراحتی کرده است.
این فرزندان شهدا، نه تنها شاخص، بلکه اسطورههای مقاومت در جامعه هستند. زندگیشان پر از رنجهایی است که کمتر کسی قادر به درک آن است. باید قدردان آنها باشیم، نه اینکه با رفتارهای نادرست و سخنان ناعادلانه، زخمی دیگر بر زخمهای کهنهشان بیفزاییم.
جامعه ایثارگری، به وحدت، همدلی و همراهی نیاز دارد، نه اختلاف و تفرقه. بهتر است قبل از هر قضاوتی، واقعیتهای تلخ زندگی این عزیزان را ببینیم و به جای افزودن بر دردهایشان، در کنارشان باشیم. فرزندان شهدای حضانتی، شایسته احترام و حمایتاند، نه هجمه و بیمهری.
ارسال نظرات