روایت ژنرال بعثی از مقاومت جانانه ایران در خرمشهر

ژنرال رعد مجید رشید حمدانی می‌گوید: صادقانه بگویم ایرانی‌ها در نبرد خرمشهر جانانه مقاومت کردند تا جایی که تصرف و اشغال این شهر برای ما پرهزینه و بسیار مشکل شد. آن‌ها از هر محله تا سرحد مرگ دفاع کردند و توانستند تلفات سنگینی به نیرو‌های ما وارد آورند.

کتاب «جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام» دومین مجلد از مجموعه کتاب‌هایی به شمار می‌رود که با حمایت شورای اطلاعات ملی آمریکا تهیه شده تا برخی مسائل مربوط به عراق در زمان صدام را از طریق گفت‌و‌گو با مقامات رژیم سابق عراق روشن کند.

 

در همین رابطه «ژنرال رعد مجید رشید حمدانی» فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق درباره اشغال خرمشهر، توضیح می‌دهد:

وودز (کارشناس آمریکایی): مسئله تاکتیکی یا دکترینی که می‌خواهم بپرسم به نبرد‌های اطراف آبادان و خرمشهر مربوط می‌شود. برخی اسناد مربوط به این نبرد‌ها موجود است و من کنجکاوم بدانم ارتش عراق برای انجام جنگ‌های شهری به شکل امروزی چقدر آمادگی داشت تا با مردم ساختمان‌ها و بنا‌ها و پیچیدگی‌های شهری مواجه شود. این نبرد‌ها بسیار خونین بودند، آیا تفاوتی میان نبرد آبادان در اوایل جنگ و نبرد خرمشهر در تابستان آن سال وجود داشت یا خیر؟ آیا تغییر در نوع برخورد ایران در این دو نبرد دیده شد، چون آنها در ابتدا در حالت دفاعی قرار داشتند و سپس در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) به حالت آفندی عراق را از خرمشهر و برخی شهر‌های کوچک بیرون کردند؟

حمدانی (فرمانده عراقی): باید بدانیم که خرمشهر برای عراقی‌ها دارای تأثیری معنوی بود. آبادان و خرمشهر (۱) عراقی بودند و در همین اواخر توسط انگلستان به ایران داده شده بودند؛ بنابراین یکی از هدف‌ها آزادسازی سرزمین‌های عراقی بود. خیلی از عراقی‌ها بازگرداندن این دو شهر را وظیفه‌ای معنوی می‌دانستند، چون این دو شهر همواره نمادی از عراق بودند.

این مسئله آنچنان مهم است که اگر شما از هر عراقی درباره این دو شهر بپرسید جواب خواهد داد که خاطراتی از خرمشهر دارد و آزادسازی آن هدف و آرزوی او بوده است. «دستور شماره ۹۹» فرماندهی کل آزادسازی آن بود این مورد را همه به یاد می‌آورند، چون اهمیتی نمادین برای ما داشت. در آن زمان نیرو‌های ویژه دارای استعداد زیادی بودند، چون بسیاری از آنها در آموزشگاه‌های مصری و آمریکایی فارغ التحصیل شده بودند؛ بنابراین، طرح آزادسازی خرمشهر تدوین شد که بر عهده نیرو‌های ویژه عراقی گذاشته شده بود.

صادقانه بگویم ایرانی‌ها در این نبرد جانانه مقاومت کردند تا حدی که تصرف و اشغال این شهر برای ما پرهزینه و بسیار مشکل شد. آنها تلاش‌های‌زیادی می‌کردند تا دوباره آن را پس بگیرند و پایگاه‌های خود را آزاد کنند. این مسئله حتی پس از آنکه به پشت پل خرمشهر عقب رانده شده بودند ادامه یافت. آنها از هر محله تا سرحد مرگ دفاع کردند و توانستند تلفات سنگینی به نیرو‌های ما وارد آورند.

مطمئناً این نبرد‌ها برای هر ارتشی سخت است، ولی رهبران ایران تلفات سنگین نیرو‌های پیاده را پذیرفته بودند و همین مسئله آنها را قادر می‌کرد با سرسختی و اراده این منطقه را تا جاده از ما پس بگیرند. در مراحل اولیه جنگ هر دو ارتش روحیه بالایی داشتند و در نقطه عالی توان رزمی خود بودند، بنابراین هر دو با سرسختی می‌جنگیدند و هر یک به سیستم و عقیده خود وفادار بود.

متأسفانه این امر باعث شد بهترین نیرو‌ها به خصوص نیرو‌های ویژه ما در دو سال اول جنگ کشته شوند. از سوی دیگر ایرانی‌ها نیز بهترین نیرو‌های خود را از دست دادند. پس از این، هر دو طرف روش‌های حمله را تغییر دادند و بر حجم زیاد نیروی انسانی در جبهه تأکید کردند. این مسئله برای عراق به ویژه در سال‌های ۱۹۸۶ (١٣٦٥) و ۱۹۸۷ (۱۳۶۶) صادق است. جبهه‌های جنگ کم عرض بودند و نیرو‌های زیادی در آن حضور داشتند که به قتل عام گسترده انسانی منتهی می‌شد. به گفته سون تزو: «جنگ بدون طرح ریزی راهبردی به قتل عام گسترده مردم منجر می‌شود.»

پی نوشت:

۱- این گونه نیست و قبل از این که کشوری به نام عراق به وجود آید این دو شهر ایرانی بوده‌اند. حتی در زمان‌های دور کاخ شاهان ایرانی در نزدیک بغداد و در مدائن بوده است. ایوان کسری یادگار آن روزگاران است.

ارسال نظرات

;