پس از آغاز جنگ اخیر، رهبر معظم انقلاب بارها توسط سرکردگان رژیم صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی مورد تهدید قرار گرفتهاند. تصاویر منتشر شده در فضای مجازی نیز از نصب تابلوهایی با موضوع ترور رهبر انقلاب در سرزمینهای اشغالی حکایت دارد.
در حالی که دشمنان خارجی مشغول جسارت به وجود مبارک ولیفقیه و رجزخوانی هستند، در داخل نیز جریانی خاص، با انگیزههای سیاسی قابل تأمل، عملاً در حال تکمیل پازل روانی دشمن است. این جریان با راهاندازی کمپین رسانهای «جانشینی رهبری»، به شکستن قبح این تهدیدات وقیحانه کمک کرده و زمینهساز عملیات احتمالی آینده اسرائیل میشود.
اما سوال اصلی اینجاست که چرا در میانه تهاجم دشمن و آتشبس ناپایدار، قوه قضائیه که مسئولیت صیانت از امنیت روانی جامعه را بر عهده دارد، با این جریان همسو با اهداف دشمن برخورد قاطع نمیکند؟
جنگ رسانهای کماهمیتتر از نبرد نظامی نیست و امروز هیچ هدفی راهبردیتر از حفاظت فیزیکی و رسانهای از جایگاه و شخصیت رهبر انقلاب به عنوان نقطه ثقل وحدت ملی نیست.
رژیم صهیونیستی که در آوردگاه نظامی اخیر بازنده خارج شده و مترصد فرصتی برای تهاجم دوباره است، پیش از به پرواز درآوردن جنگندههایش، به فعالیتهای سیاستزده این جریان امید بسته تا آرامش روانی و انسجام ملی جامعه ایران را هدف قرار دهد.
از قوه قضائیه انتظار میرود در این بزنگاه سخت تمدنی، به وظیفه قانونی و انقلابی خود عمل کرده و با عناصری که امنیت روانی مردم را به بازی گرفته و به صورت خواسته یا ناخواسته به اهداف دشمن یاری میرسانند، برخورد کند.
ارسال نظرات