پشت پرده بیانیه‌نویسی ضد ایرانی اروپا با ادبیات نفاق!

«منطقه امن»برای بازیگران غربی و صهیونیستی حکم خط قرمز را دارد. رژیم صهیونیستی قویاً معتقد است «ثبات منطقه‌ای» فضای تنفس مسموم تل‌آویو را محدود و قدرت مانور آن در مناسبات غرب آسیا را به حداقل می‌رساند.

 سفر دریابان شمخانی به ابوظبی و دیدار وی با مقامات امنیتی اماراتی، با دو واکنش از سوی جریانات ضدانقلاب مواجه شده است: خشم و سانسور! هردوی این واکنش‌ها، ریشه در ابطال محاسبات و گمانه‌زنی‌هایی دارد که آن‌ها در تقابل ماهوی با نظام جمهوری اسلامی ایران متصور بودند. تبلور دیپلماسی منطقه‌ای ایران، که برگرفته از مزیت‌های ژئو پلی تیکی و سیاست‌های هوشمندانه طراحی‌شده در ذیل سیاست خارجی پویای کشورمان هست قطعاً موضوعی نیست که هضم و متعاقباً تحلیل آن از عهده جریانات ضدانقلاب و دشمنان برآید! در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن‌ها عبور کرد:

سفری که از پیش طراحی‌شده بود

در تیرماه سال ۱۳۹۸، رئیس دستگاه امنیتی امارات دریکی از نشستهای امنیتی جهانی در شهر اوفا (واقع در روسیه) که دریابان علی شمخانی نیز به‌عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در آن حضور داشت، برای نخستین بار پیام حاکمان اماراتی مبنی بر تمایل ابوظبی مبنی بر تنش‌زدایی با تهران را به وی مخابره کرد. در دیدار کوتاهی که میان طرفین در روسیه صورت گرفت، دریابان شمخانی تأکید کرد که تنش‌زدایی در مناسبات طرفین باید مبتنی بر همزیستی مؤثر منطقه‌ای و عدم تنش‌زایی علیه امنیت ملی کشورمان باشد. در طول مدت سه سال اخیر، مراودات مستقیم و درعین‌حال غیر اعلامی مقامات دستگاه‌های امنیتی ایران و امارات با یکدیگر ادامه داشته و آنچه اخیراً رخ‌داده، نتیجه و تأثیر این مذاکرات غیرعلنی هست. به عبارت بهتر، سفر اخیر دریابان شمخانی به ابوظبی، نقطه آشکارساز یک‌روند هست نه نقطه آغاز آن!

آیا وزارت خارجه از مذاکرات منطقه‌ای حذف شده است؟ / پشت پرده بیانیه‌نویسی ضد ایرانی اروپا با ادبیات نفاق!

آیا وزارت خارجه در مذاکرات غایب است؟

سؤال دیگری که در این خصوص به ذهن خطور می‌کند، مربوط به نقش وزارت امور خارجه در معادلات جدید سیاست خارجی کشورمان است. واقعیت امر این است که «عادی‌سازی روابط» یا "آغاز روابط با بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، مستلزم چینش یک سلسله پیش‌شرط‌ها و بایسته‌های امنیتی در کنار یکدیگر است. به عبارت بهتر، احیای مناسبات دیپلماتیک بدون آماده‌سازی زیرساخت‌های امنیتی امکان‌پذیر نیست. در این معادله، رایزنی‌های امنیتی جنبه زیربنایی و رایزنی‌های دیپلماتیک جنبه روبنایی این معادله را شامل می‌شود. این دو پرتعارض با یکدیگر قرار ندارد و بالعکس، یکدیگر را درسیر یک سیاست خارجی مؤثر منطقه‌ای تکمیل می‌کند. حتی در مذاکرات آتی باهدف عادی‌سازی نهایی روابط ایران و بحرین یا احیای مناسبات سیاسی تهران و قاهره، نقش‌آفرینی شورای عالی امنیت ملی را شاهد هستیم.

آیا وزارت خارجه از مذاکرات منطقه‌ای حذف شده است؟ / پشت پرده بیانیه‌نویسی ضد ایرانی اروپا با ادبیات نفاق!

اصالت دیپلماسی منطقه‌ای

در این میان بار دیگر شاهد پررنگ شدن کلیدواژه‌ای کاربردی به نام «دیپلماسی منطقه‌ای» در قاموس سیاست خارجی کشورمان هستیم. وجه اشتراک مذاکرات اخیر تهران -ریاض در پکن و تهران-ابوظبی، نگاه زیربنایی جمهوری اسلامی ایران نسبت به دیپلماسی منطقه‌ای و اصالت آن است. اکثریت قریب به‌اتفاق تحلیلگران غربی اذعان کرده‌اند که احیای مناسبات تهران و بازیگران منطقه‌ای، جنس و ماهیتی راهبردی داشته و ناظر بر دغدغه‌های کلان و زیربنایی طرفهای مذاکره می‌باشد. به عبارت بهتر، جنس این مذاکرات و خروجی آن‌ها، روبنایی و تاکتیکی نبوده و ازاین‌رو، فواید آن نیز ناظر بر سود مقطعی طرفین نیست. به عبارت بهتر، آنچه طی هفته‌های اخیر به چشم می‌آید، نقطه آشکارساز دیپلماسی منطقه‌ای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود و برگرفته از نوعی نگاه ژرف اندیشانه نسبت به تحولات کنونی و آینده در نظام بین‌الملل به شمار می‌آید. این نگاه، مبتنی بر آینده‌پژوهی و محاسبه است.

همه‌جانبه بودن مذاکرات

نکته دوم، مربوط به همه‌جانبه بودن مذاکرات هست. در جریان سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به ابوظبی، شاهد تأکید معنادار طرفین بر احیای روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی هستیم. همین نگاه عملیاتی و کاربردی، در مذاکرات دریابان شمخانی و مقامات سعودی نیز قابل احصاء بود. بنابراین، احیای مناسبات ایران و کشورهای منطقه معطوف به گزاره‌های کلی و غیرقابل تفسیر نیست بلکه هر یک از آن‌ها دارای حدودوثغور کمی، کیفی و محاسباتی هست. در اینجا، بیش‌ازپیش متوجه اصالت دیپلماسی منطقه‌ای و فواید آن در حوزه سیاست خارجی، امنیت منطقه‌ای و اقتصاد خواهیم شد. به عبارت بهتر، مذاکراتی که درروند احیای دیپلماسی منطقه‌ای در حال برگزاری هست، دارای پیوستی اقتصادی و تجاری نیز هست. ازاین‌رو استدلال برخی تحلیلگران مبنی بر اینکه جنس مذاکرات برمبندی تنش‌زدایی" و نه "فرصت زایی" است، فاقد اعتبار عینی و عملیاتی هست. این مذاکرات نشان می‌دهد که مفهوم دیپلماسی اقتصادی بیش از هر زمان دیگری در حوزه سیاست خارجی کشورمان تبلوریافته و جنبه عملیاتی و مصداقی پیداکرده است. قطعاً این مسیر باید در دیگر مراودات بین‌المللی کشورمان (چه منطقه‌ای و چه فرا منطقه‌ای) نیز ادامه پیدا کند.

آیا وزارت خارجه از مذاکرات منطقه‌ای حذف شده است؟ / پشت پرده بیانیه‌نویسی ضد ایرانی اروپا با ادبیات نفاق!

نارضایتی جریانات ضدانقلاب از دیپلماسی منطقه‌ای ایران

در این میان نارضایتی جریانات ضدانقلاب در ابعاد گوناگونی قابل تفسیر است. بدیهی است که «منطقه امن» برای بازیگران غربی و صهیونیستی حکم یک خط قرمز را دارد. رژیم اشغالگر قدس قویاً معتقد است «ثبات منطقه‌ای» فضای تنفس مسموم تل‌آویو را محدود و قدرت مانور آن در مناسبات غرب آسیا را به حداقل خواهد رساند. فراتر از آن، برخی مقامات آمریکایی که کماکان بر روی طرح تجزیه منطقه بر مبنای مؤلفه‌های قومیتی و مذهبی تأکیددارند، تحقق امنیت منطقه را مانعی بزرگ درمسیر تحقق این نقشه خطرناک قلمداد می‌کنند. در چنین فضایی تکلیف جریانات ضد انقلاب نیز نسبت به این تحولات مشخص است! آن‌ها که درصدد "تصویرسازی کاذب" نسبت به جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان هستند، از تصدیق رویکرد صلح طلبانه و دیپلماتیک کشورمان در منطقه شدیداً نگران هستند زیرا این «واقعیت» در مغایرت محض با «تصویرسازی جریانات معاند» قرار دارد. فراتر از آن، یکی از اهداف تحرکات جریانات ضدانقلاب طی ماههای اخیر، منزوی ساختن تهران در منطقه بوده است. هدفی که هرگزتحقق پیدا نکرده و بالعکس، شاهد مانور موفقیت آمیزکشورمان در عرصه دیپلماسی منطقه‌ای و افزایش اعتبار ایران اسلامی در عرصه بین‌المللی هستیم.

در چنین شرایطی سکوت توأم با سردرگمی یا شانتاژ خشمگینانه جریانات معاند و ضدانقلاب علیه تحرکات منطقه‌ای موثرکشورمان، کاملاً قابل‌درک است! اقدام اخیر پارلمان اروپا در صدور قطعنامه ضد ایرانی (در خصوص مسمومیتهای اخیر دانش آموزان) با ادبیاتی مشابه گفتمان گروهک تروریستی منافقین، واکنشی نسبت به همین دیپلماسی منطقه‌ای ایران محسوب می‌شود. بازیگران اروپایی به دلیل اینکه در مذاکرات احیای روابط ایران و بازیگران منطقه‌ای به حاشیه رانده‌شده‌اند، قصد دارند شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی خود را علیه این احیای روابط تکمیل کنند. ازاین‌رو طی هفته‌های آتی نیز شاهد ارائه این سیگنالهای سلبی از سوی دولتمردان و نمایندگان پارلمان اروپا خواهیم بود.

ارسال نظرات

;