خدا کند جنازه من به دست شما نرسد
در جنگ از خود رشادتهای بسیار نشان داد، به گونهای که آنهایی که او را نمیشناختند، نام و نشانش را از هم میپرسیدند و آنهایـی که میشناختند، از جرئت و شجاعتش به شگفت آمده بودند.
گردان سیدالشهداء قرار بود از طرف روستای القرنه پیشروی کند، اما خبری از آنها نبود. صدای تانکهای دشمن از طرف اتوبان هر لحظه شنیده میشد. تعداد نفرات خودی تنها شش نفر بودند و با خاکریز بعدی حدود پانزده متر فاصله داشتند.
تجلایی به سوی خاکریز بعدی رفت. او لحظهای بلند شد تا اطراف را نگاه کند که ناگهان تیری به قلبش اصابت کرد. خیلی آرام و آهسته دراز کشید، بیآنکه دردی از جراحت بر رخسارش هویدا باشد. با دست اشاره کرد که آن اشارت را درنیافتیم.
تجلایی پیش از حرکت به همه گفته بود: «با قمقمههای خالی حرکت کنید چون ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده است.» آرام چشمانش را بست و صورتش گلگون شد.
️شهید علی تجلایی معروف به «علی رگبار» در ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۳ به آرزوی دیرینه خود شتافت، آرزویی که خود را به آبوآتش زد تا آن را از خداوند متعال بگیرد. پیکر مطهر شهید علی تجلایی، همانگونه که میخواست گمنام است.
ارسال نظرات