راهی جبهههای جنوب شد و در نبردهای دهلاویه شرکت جست و پس از آن در حماسه سوسنگرد، حضور فعالی داشت. با ورود علی تجلایی و یارانش، نیروهای رزمنده جانـی دوباره گرفتند. ابتدا به ارزیابی موقعیت دشمن و نیروهای خودی پرداخت و طرحهای خود را ارائه کرد.
ابتدا تصمیم این بود که دشمن پیشروی کند و رزمندگان دفاع کنند، اما علی تجلایی طرح دیگری داشت. بر طبق نظر او، رزمندگان میبایست نظم و سازمان دشمن را بَرهم زنند.در سوسنگرد هیچ نیروی کمکی وجود نداشت. هدف اصلی دشمن، تصرف سوسنگرد بود.
حدود ۱۵۰ نفر باقی مانده بودند. تجلایی به آنها گفت: «هرکس میخواهد سوسنگرد را ترک کند، همچون شب عاشورا میتواند از تاریکی استفاده کند و از طریق رودخانه و جاده خاکی ، به اهواز برود.» دشمن هر لحظه پیشروی میکرد و از بیسیم اعلام عقبنشینی میشد.
️ارتش به دستور بنی صدر وارد عمل نمیشد. نیروهای رزمنده در حالی که بسیار خسته بودند و در شرایط سختی به سـر میبردند، شش روز تمـام مقاومت کردند، به گونهای که عراقیها را به شدت خسته و عصبانی کرده بودند. از نیروهای حاضر، تنها سی نفر باقی مانده بودند.
️در ۲۶ آبان ۱۳۵۹، توان رزمی رزمندگان به پایان رسید، تا این که نیروهای سپاه وارد عملیات شدند و همراه هوانیروز و توپخانه ارتش، به نیروهای عراقی یورش بردند. نیروهای خسته همپای نیروهای تازه نفس، شهر را از عراقیها پاکسازی کردند. بدین ترتیب، سوسنگرد آزاد شد. زخمهای تجلایی عفونت کرد و او را به تهران اعزام کردند.
ارسال نظرات