یکی از خبرنگاران دوران دفاع مقدس به نام مریم کاظم زاده بود که با شهید وصالی اشنا شد و در برخوردهای اول، جرو بحث هایی با هم داشتند و ماجراهای جالبی پس از خواستگاری غیر منتظره شهید وصالی از ایشان، اتفاق افتاد.

همسر شهید وصالی می گوید:« یک بار، یکی از فرماندهان سپاه به نام شهید اصغر وصالی، مرا دید و گفت که شما خبرنگاران در شهر پشت میز می نشینید راوی جنگ باید در صحنه باشد، نه اینکه خیلی شجاعت به خرج دهد! و چند عکس جنگی، پس از عملیات بگیرد!»

همین حرف شهید وصالی باعث شد که خانم کاظم زاده به جبهه های کردستان و جنوب بیاید؛ شهید وصالی می گفت:« من برای ادامه راه، همراه می خواهم و تو نشان دادی که با حضورت در شرایط سخت کردستان می توانی همراه من باشی.»

️روز تاسوعا بهمراه آقای بزرگ( فرمانده سپاه گیلانغرب) از سرپل ذهاب به گیلانغرب رفتیم.در سال ۱۳۵۸ شهید وصالی با مریم کاظم زاده، زندگی مشترکی را تشکیل داد.

️ مریم کاظم زاده می گوید:« آن روزها به دنبال خواسته هایمان نبودیم. هر کدام از ما در ابتدای انقلاب میخواستیم که بیشتر از دیگری خدمت رساني کنیم؛ کاری که ثمره داشته باشد.

من پس از پذیرفیتن کار ایشان، می دانستم که مسئولیتش سنگین است. هیچ وقت از او نخواستم که برای من بیشتر، وقت بگذارد و از خدمت بزند. آن روزها همیشه در پی تکامل بودیم.