دلهای این مردم پیش از آمدن محرم در ماتم نشسته بود؛ ماتم کودکانی که با شبیخون ناجوانمردانه دشمنان این خاک در خواب به شهادت رسیدند و مادرانی که فرزندانشان را در آغوش خونین صبح ۲۳ خرداد گم کردند.
بغض این داغ تازه با نوای یا حسین(ع) گره خورده است؛ اینجا هر زخم به یاد کربلا مرهم و هر اشک بر مظلومیت حسین(ع) و یارانش جاری می شود.
محرم که میرسد، این دیار رنگ عزا میگیرد؛ اما نه عزایی سرد و خاموش، که حماسهای سرشار از عشق و غیرت و مردمانی از هر قوم و زبان، ترک و کرد و تات و ترکمن دست در دست هم، بیتاب برای لبیکی دوباره به کاروان حسین(ع) گرد هم می آیند.
اینجا دیار فرهنگ ها است و محرم در هر گوشه آن با آیینی خاص نمایان می شود و جلوه گری می کند.
نخلگردانی؛ روایت ایستادگی، نماد عشق و سوگ
آیین نخلگردانی در جاجرم، فقط یک مراسم ساده نیست؛ صحنهای باشکوه از پیوند عشق، ایمان و تاریخ است.
نخل، در اینجا نه یک سازهی چوبی یا فلزی، که پیکر نمادین سیدالشهدا(ع) است؛ نماد تابوتی که مردم با دستان لرزان اما دلهای محکم، بر دوش میکشند و در میدان عزاداری میگردانند.
از سحرگاه عاشورا، دستههای عزادار از محلهها، روستاها و حتی شهرستانهای اطراف روانه جاجرم میشوند.
نخلها که از هفتهها قبل آماده شدهاند، با پارچههای مشکی، سبز، و کتیبههای منقش به نامهای مقدس امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) پوشانده میشوند.
بالای نخلها علمهایی شبیه به نیزههای جنگی قرار دارد که بر تیغههایش اشعاری درباره شهادت و مظلومیت حسین(ع) حک شده است.
وقتی نخل بر دوش دهها مرد قرار میگیرد، نوای یا حسین(ع) میدان را پر میکند و عزاداران، همراه با حرکت سنگین و پرشکوه نخل، سوگواری میکنند. هر چرخش نخل به دور میدان، هر فریاد و هر اشک، تداعی دفن پیکر بیسر حسین(ع) و مظلومیت کاروان کربلاست.
علمبندی و علمگردانی؛ علمهایی که ستون ایماناند
علم، در فرهنگ عزاداری خراسان شمالی، تنها نماد نیست؛ علم پرچمی است از جنس وفاداری، عزت و غیرت.
آیین علمبندی و علمگردانی از نخستین روزهای محرم آغاز میشود؛ آیینی که بهویژه در شهرستانهای بجنورد، جاجرم و اسفراین، با شکوه خاصی برگزار میشود.
مردم بهویژه سادات و بزرگان محلات، علمها را با پارچههای مشکی، سبز، سفید و زرد میآرایند. بالای علمها نقشهایی از دستهای بریده، پرچمهای سرخ و سبز و گاه کبوترهایی که نماد پیامآوران حقیقتاند، به چشم میخورد.
علمها را دستهجمعی در کوچهها و محلهها میگردانند؛ هر خانهای که علم به آن میرسد، میزبانش نذری میدهد؛ گوسفندی قربانی، دیگی غذا، یا حتی نذر حلوا و خرما. این علمها، از خانهای به خانه دیگر، نه فقط میچرخند، بلکه پیام ایستادگی و وفاداری به راه حسین(ع) را به جان هر محله میرسانند.
سنگزنی؛ صدای تاریخ، پژواک مظلومیت
سنگزنی، آیینی که ریشه در قرنها پیش دارد و در منطقه بام و صفیآباد اسفراین هنوز با همان شکوه و صلابت برگزار میشود نامش از صدایی گرفته شده که هنگام ضربه زدن دو چوب دایرهای شکل به هم، شبیه برخورد سنگها است؛ صدایی که انگار ضربان دلهایی است که در سوگ کربلا میتپد.
عزاداران در صفهای منظم، دو چوب را در دست میگیرند و با ریتمی هماهنگ، همراه با نوحههای غمگین، چوبها را به هم میکوبند، این حرکت همزمان با جلو رفتن و عقب آمدن، شبیه موجی از ماتم و حزن است که در دل میدان عزاداری جاری میشود.
نکته جالب اینکه این مراسم نه تنها یک عزاداری، بلکه نوعی نمایش جمعی از وحدت، هماهنگی و انضباط در سوگواری است؛ هر ضربه، یادآور ضربات ظلم به پیکر مظلومیت است. آیین سنگزنی با شماره ۱۹۱۷ در فهرست آثار ناملموس ملی ایران ثبت شده است.
سینهزنی حلقهای؛ همصدایی با نام حسن و حسین
در جاجرم، سینهزنی شکلی متفاوت و ویژه دارد و پس از پایان علمگردانی، وقتی علم در صحن مسجد قرار میگیرد، مردان حلقهای به دور علم میزنند؛ دستانشان را به کمر یکدیگر حلقه میکنند و با دست دیگر، بر سینه میکوبند.
دو گروه در مقابل هم، یکی فریاد میزند: «یا حسن» و دیگری پاسخ میدهد: «یا حسین»... این آوا به شکل طنینانداز در فضای مسجد و محله میپیچد؛ نوایی که گویی فرشتگان هم با آن همنوا شدهاند.
ضرب آهنگ سینهها، چرخش دور علم، و نوای ممتد دو نام مقدس، تصویری است از همدلی، اتحاد و عشق بیپایان به اهلبیت(ع).
حلیمپزان؛ طعم محبت در دل عزای حسینی
آیین حلیمپزان، بخشی جدانشدنی از محرم در خراسان شمالی است؛ آیینی که از نخستین شبهای محرم آغاز میشود و تا شام غریبان ادامه دارد.
در کوچههای محله، دیگهای بزرگ حلیم با گندم و گوشت برپا میشود اما پخت این حلیم، مراسمی ساده نیست؛ نذر است، عبادت است و اشک.
لحظهای که گندمها میجوشد و گوشتها پخته میشود، مردانی با چوبهای بزرگ چومبه، حلیم را هم میزنند، این کار گاهی تا سحر ادامه دارد و هر ضربه چوب، با صلوات و ذکر یا حسین همراه است.
حلیم محرم، تنها غذایی برای سیر شدن نیست؛ لقمهای است آمیخته با محبت، اشک و ایمان؛ لقمهای که برکتش تا پایان سال در سفرههای این مردم باقی میماند.
تعزیه؛ کربلای زنده در دل محرم
در جای جای خراسان شمالی، از روستاهای دورافتاده تا میدانهای اصلی شهرها، تعزیهخوانها صحنه کربلا را زنده میکنند.
نقشها از پیش تقسیم شده؛ عباس، علیاکبر، قاسم، شمر، ابنسعد... هر کدام لباس مخصوص خود را میپوشند و ماجرای عاشورا را برای مردم به نمایش میگذارند.
وقتی عباس برای آوردن آب به فرات میرود، صدای گریه زنان بلند میشود؛ وقتی علیاصغر(ع) روی دستان امام حسین(ع) تیر میخورد، کودکان در آغوش مادرانشان بیتاب میشوند.
تعزیه نه تنها نمایشی مذهبی که نوعی زیارت قلبی و روحی کربلا برای مردم است؛ زیارتی از راه دور اما با عمق جان.
بیلگردانی؛ تدفین عشق با دستان غیرت
آیین بیلگردانی از رسوم ویژه دوازدهم محرم در شهرستان گرمه است، مردانی با کفن سفید، بیل به دست به نشانه یاد قبیله بنیاسد که پس از عاشورا برای دفن پیکرهای شهدا به کربلا آمدند، در کوچههای شهر حرکت میکنند.
این حرکت، نمادی از وفاداری به یاران حسین(ع) و احترام به پیکرهای پاک شهدا است.
پس از بیلگردانی، مراسم تعزیه و سپس سینهزنی آغاز میشود؛ شور و حالی که تا سال آینده در دلها باقی میماند.
شام غریبان؛ شب اشک، شب شمع، شب زینب(س)
وقتی غروب عاشورا میرسد، شمعهای کوچک در دستان عزاداران، روشنیبخش تاریکی شام غریبان میشود.
کودکان و بزرگترها، زن و مرد، با نوای مداح، کوچهها و خیابانها را می پیمایند؛ هر جا که میرسند، میایستند، شمعی روشن میکنند و برای غربت زینب(س) و اسارت کاروان حسین(ع) اشک میریزند.
این شب، شبی نیست که کسی بتواند بیگریه از کنار آن عبور کند؛ شبی است که بغضها میشکند و دلها آرام میگیرند، به امید صبحی که دیگر غربتی نباشد.
خراسان شمالی یک میلیون نفر جمعیت دارد و آیین های عزاداری این منطقه که گنجینه فرهنگ نام دارد با توجه به تنوع قومیتی منطقه گوناگون است.
تاکنون ۱۴ آیین عاشورایی و محرم در خراسان شمالی در فهرست آثار معنوی و ناملموس ثبت ملی شده است.
ارسال نظرات