روزنامه رسالت در تشریح این دیدار نوشته است:
رهبر انقلاب در این دیدار ظرفیت همکاریهای دو کشور را بسیار فراتر از سطح کنونی دانستند و تاکید کردند: باید با استفاده از روحیه و ارادهای که در دو طرف برای عملی کردن توافقها وجود دارد، سطح روابط افزایش چشمگیری یابد. ایشان با اشاره به مشترکات فراوان ایران و بلاروس، یکی از این اشتراکات را تحریمهای قلدرمابانه آمریکا و برخی کشورهای غربی برشمردند و افزودند: کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند باید با همکاری یکدیگر و با تشکیل یک مجموعه مشترک، حربه تحریم را از بین ببرند و ما معتقدیم این کار شدنی است.
بیاینات رهبر انقلاب در تشکیل بلوک ضد تحریمی(هاب مقاومت) قابل توجه است، در طول ۴۴ سال گذشته، انقلاب اسلامی با هدایت امامین انقلاب اسلامی و بهرهگیری از سرمایه انسانی متعهد و متخصص (نیروهای مسلح و بسیج عظیم مردمی) توانسته است از انواع تهدیدات پیچیده، متراکم، پرحجم و توطئهها و بحرانهای امنیتی و دفاعی، به فضل الهی عبور کند و با تشکیل جبهه مقاومت، هیمنه پوشالی استکبار جهانی را شکسته و ضریب تأثیر آنها را در همه مؤلفههای قدرت، کاهش داده و شعاع اثر خود را در منطقه و جهان گسترش دهد. استمرار این حرکت متعالی، با هدایت مقام معظم رهبری- مدّظلهالعالی، با طراحی و تدوین و صدور بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان نسخه جهانی شدن انقلاب اسلامی، به سوی ایجاد تمدن نوین اسلامی و پایهگذاری حاکمیت اسلام بر جهان، میتواند پیوست بینلمللی نیز داشته باشد، در دوران گذار از پیچ تاریخی «هاب مقاومت» نه تنها یک بازیگر، بلوکی در برابر نظام تک قطبی است.
برنامه چیــــن برای خلیجفارس
توافق ایران و عربستان همچنان سوژه شماره یک بسیاری از روزنامهها است، روزنامه هممیهن نوشته است:
دولتهای حاشیه خلیجفارس، بهرغم ثروتشان، همچنان برای تأمین مالی توسعهشان، نیاز به سرمایه خارجی دارند. در سمت غربی خلیجفارس، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مشغول برنامههای بلندپروازانهای هستند که به اقتصادشان تنوع ببخشند و اتکایشان به صادرات سوختهای فسیلی را کاهش دهند. بهترین این پروژهها، نقشه گسترده «چشمانداز ۲۰۳۰» محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی است که در ۲۰۱۶ شروع شد. حتی اگر ساختار بازار با تأثیر گرمایش زمین بر تقاضاها به هم نریخته بود، باز هم زمانی میآمد که این دولتها ذخایر نفتیشان را تمام میکردند. در نتیجه، احتیاط، تنوع میطلبد. برای مواجهه با این روندها، دولتهای منطقه به دنبال چین هستند که بدهیشان را بخرد و در زیرساخت، توسعه صنعتی و تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کند.
در ادامه این گزارش ترجمه شده آمده است:
ایران دلایل قانعکننده سیاسی و دیپلماتیک دارد که واردات نفت و سرمایهگذاری چین را به خود جلب کند. ایران، تحت فشار ایالات متحده و تحت تأثیر دمدمیمزاجی اروپا نیاز به شریکی دارد که ظرفیت پسزدن فشار غربی و ایجاد حفاظی برای ایران در مقابل اثرات این فشار را داشته باشد. چین که کمکم به سمت نظام مالی جهانی جایگزینی تنظیمشده با یوآن چین میرود، شریک ایدهآلی برای ایرانی خواهد بود که در میان تحریمهای اقتصادی غربی غوطهور است.
روزنامه اصلاحطلب آرمان امروز در گزارشی با عنوان «ریاض میزبان آشتی کنان خلیج فارس» مینویسد:
الگوی توسعه چین نقش موثری در روند اقتصاد منطقهای و جهانی داشته است. چین توانست قالبهای ایدئولوژیک و انگیزشهای راهبردی خود را با شکل بندیهای ساختاری اقتصاد جهانی پیوند دهد. چین در دو دوران تاریخی انگارههای متفاوتی برای نقش یابی در سیاست، اقتصاد و نظم جهانی ایفا کرد. در مرحله آغازین نشانههایی از تلاش انقلابی معطوف به مقابله با نظم اقتصادجهانی بهوجود آمده بود. در مرحله دوم کنش انقلابی ماهیت سازنده و اثرگذار در اقتصاد جهانی و منطقهای داشته است. الگوی چین برای بسیاری از کشورهای انقلابی از این جهت اهمیت دارد که قالبهای نقشیابی منطقهای بر اساس الگوی کنش سازنده و همکاریجویانه را منعکس میسازد.
میانجیگری چین در بازسازی روابط ایران و عربستان بر اساس سازوکارهای اقتصاد و سیاست جهانی شکل گرفته است. به همین دلیل میتوان میزان اثربخشی آن بر اقتصاد سیاست و امنیت منطقهای را نسبتا پایدار و تعیینکننده دانست. چنین فرآیندی، شکل جدیدی از دیپلماسی و سیاست خارجی در کنش تعاملی ایران با قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای را فراهم میسازد.
روزنامه شرق نیز در گزارشی خبری با عنوان هوای تازه در دیپلماسی نوشته است:
جمعه گذشته با خبر غافلگیرکننده امضای توافق میان ایران عربستان و بازگشایی سفارتهای دو کشور در کمتر از دو ماه دیگر همراه شد که اثرات مثبت آن همچنان ادامه دارد و بعد از بحرین، مادیو و لیبی نیز به این توافق روی خوش نشان دادند و از تمایلشان برای ازسرگیری رابطه با ایران گفتند. بسیاری از کشورها ازجمله روسیه نیز به استقبال از این توافق رفتند تا کلید دیپلماسی به راهحلی برای ایران در چالشهای جدی اقتصادی برآمده از تحریمها و قطع روابط با دنیا باشد.
روزنامه کیهان نیز در یادداشتی با عنوان «میزی که ایران چید؛ همه منهای آمریکا» مینویسد:
محافل غربگرا که این بار توافق با عربستان را بهانه کردند، نمیخواهند ببینند رشته تحولات از دست آمریکا در رفته و خارج از نظم مطلوب او اتفاق میافتد. بنابراین انبوه تحلیلهایی از این دست را نمیبینند: «رویترز: توافق تهران- ریاض، سیلی بر صورت دولت بایدن بود»؛ «یدیعوت آحارنوت: واشنگتن، بار دیگر متحمل سیلی شد»؛ «وبسایت آمریکایی وُکس: توافق تهران-ریاض، نمایانگر خاورمیانه پسا آمریکایی است»؛ «باربارا اسلاوین، تحلیلگر آمریکایی: این تحول، دو گروه را سرخورده میکند: حامیان تغییر حکومت در ایران و اسرائیل»؛ «مارک دوبوویتز، رئیسبنیاد دفاع از دموکراسیها: این توافق، ضربه جدی به دولت آمریکاست»؛ «میشل پل خبرنگار رادیو فرانسه در اسرائیل: برآیند نگاه رسانههای اسرائیل به این توافق، یک خبر بد و سیلی واقعی به دولت تلآویو است»؛ «گیوم نودَن خبرنگار رادیو فرانسه در آمریکا: واشنگتن در قبال این توافق، شگفتزده و منفعل است.»
ارسال نظرات