رسانههای فارسیزبان غربی موجی را علیه تأیید حکم اعدام یک عضو گروهک پژاک به راه انداختهاند و با انتشار تصاویری لطیف و مظلومانه از او تلاش میکنند با معرفی او به عنوان یک مددکار اجتماعی و با سوءاستفاده از جنسیت زنانهاش، هویت تروریستی او و عضویتش در پژاک را بپوشانند. او پخشان عزیزی است، زنی که به تازگی حکم اعدام او در دیوان عالی تأیید شده است.
سایت رادیو فردا، وابسته به دولت امریکا درباره این زن و سابقه فعالیتش، ضمن معرفی او به عنوان «فعال حقوق زنان و مددکار اجتماعی» مینویسد: «پخشان عزیزی، نخستین بار سال ۸۸ در جریان تجمع اعتراضی دانشجویان کرد دانشگاه تهران به اعدام احسان فتاحیان (زندانی سیاسی در کردستان) بازداشت شد. او پس از چهار ماه بازداشت با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. خانم عزیزی در آن زمان دانشجوی رشته علوم اجتماعی گرایش مددکاری دانشگاه علامه طباطبایی در تهران بود.»
و در ادامه از حضور او در شمال سوریه در سال ۹۳ و در جریان جنگ سوریه برای کمک به جنگ زدگان مینویسد: «او که هیچ فعالیتی در واحدهای نظامی نداشت، برای کار در حوزه مددکاری زنان به کمپهای آوارگان میرفت و به زنان و کودکان آسیبدیده کمک میکرد.»
تأکید بر اینکه عزیزی هیچ فعالیتی در واحدهای نظامی نداشت، جالب توجه است؛ چه آنکه تصاویر پخشان عزیزی با لباس نظامی و مشخصاً پوشش گروهک تروریستی پژاک در رسانههای خود این گروهک موجود است. نکته جالب دیگر اینکه این ویدئوها گرچه مربوط به شبکه تلویزیونی خود پژاک است، اما در رسانههای فارسی زبان غربی خبری از این تصاویر نیست و تلاش شده تصاویری لطیف با لباس شخصی زنانه از عزیزی منتشر شود که البته کم و نایاب و بیکیفیت است. چون او از قضا خلاف تأکیدی سایت رادیو فردا داشته، در واحدهای نظامی و در فضایی امنیتی و محرمانه فعالیت میکرده است و تصاویر لطیف چندانی از او موجود نیست.
در زمان ورود به ایران از مرز کردستان عراق هم او در خانههای تیمی گروهک پژاک در استانهای کردستان و تهران مستقر شده و در همه فعالیتهای خود کاملاً تشکیلاتی و طبق فرمان سرکردگان گروهک عمل میکرده است. او در اواسط دهه ۹۰ در شاخه زنان پژاک به نام کژار سازماندهی میشود. شروع به هستهسازی و آموزشهای تروریستی و نظامی میکند و حتی در کنار پیمان ویان، رئیس مشترک پژاک با لباس پژاک در تلویزیون این گروه (آرین تی وی) حاضر میشود و مفاهیم تجزیهطلبانه را تئوریزه میکند.
اما هویت ضد داعشی که بیبیسی فارسی از عزیزی به تصویر کشیده، بامزهتر است: «پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک میکرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. اما او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت و به اعدام محکوم شد.»
آیا در میانه جنگ تکفیریها و داعش با مردم سوریه کسی میتوانست شخصی و بیوابستگی حاکمیتی یا تشکیلاتی وارد نبرد با داعش شود؟ ادعای حضور در شمال سوریه و شهر کوبانی که همگی کردنشین است، از سوی خود آنها مطرح میشود تا او را مددکاری کمک کننده به جنگ زدگان معرفی کنند، اما به همه ابعاد قصهای که ساختهاند، نیندیشیدهاند و از آن جمله آنکه او چگونه توانسته وارد سوریه شود؟پخشان عزیزی همچون دیگر اعضای پژاک از چهرههای فعال در جریان اغتشاشات موسوم به زن، زندگی، آزادی در ایران بود. در هر حال او نه یک مددکار دلسوز که عضوی از یک گروهک تروریستی است که بارها علیه مردم ایران اقدامات تروریستی انجام داده است.
ارسال نظرات